بعد از آنكه كفار را به عذاب شديدى بيم داد كه مفرى از آن نيست، و همه عذرهاى آنان را كه ممكن بود بدان اعتذار جويند رد نمود، و بيان نمود كه تنها سبب كفر ايشان به خدا و روز قيامت پيروى هواى نفس و كراهت پيروى از حق است، اينك در اين فصل از آيات همان بيان را با اقامه حجت بر توحيد خدا در ربوبيت، و بر بازگشت خلق به سوى او و ارائه آياتى روشن و غير قابل انكار تتميم فرموده.پس از آن، به رسولش اعلام مىدارد كه به خدا پناه ببرد از اينكه مشمول آن عذابهايى گردد كه كفار از آن بيم داده شدهاند. و نيز از وساوس شيطانها و اينكه به سر وقت او آيند همانطور كه به سر وقت كفار رفتند به خدا پناه برد.
ياد آورى نعمت شنوايى و بينايى (مشترك بين انسان و حيوان) و خردمندى (مختص به انسان)
" وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا ما تَشْكُرُونَ" در اين آيه خداى سبحان در شمردن نعمتهايى كه بر كفار انعام نموده از نعمت ايجاد سمع و بصر شروع كرده است، چون اين دو نعمت از نعمتهايى است كه در ميان همه موجودات تنها حيوانات از آن بهرهمند شدهاند و اين دو نعمت در حيوانات به طور انشاء و ابداع خلق شده: يعنى خداى تعالى در ايجاد آنها از جاى ديگرى نقشه و الگو نگرفت، چون هيچ موجودى از موجودات ساده كه قبل از حيوان در عالم هست يعنى نبات و جماد و عناصر اين چنين چيزى نداشتند.دارندگان اين دو حس، در يك موقف جديد و خاصى قرار گرفتند، و داراى مجال و ميدان فعاليت وسيعترى شدند. وسعتى كه هيچ حد و مرزى نمىشناسد و با هيچ تقديرى نمىتوان اندازهگيرىاش كرد. آرى، دارنده اين حس خير و شر و نفع و ضرر خود را درك مىكند. و با اين دو حس است كه حركات و سكنات دارنده آن ارادى است، آنچه را مىخواهد از آنچه كه نمىخواهد جدا مىكند و در عالم جديدى قرار مىگيرد كه در آن لذت و عزت و غلبه و محبت و امثال آن جلوه مىكند. جلوهاى كه در عوالم قبل از حيوان هيچ اثرى