مقصود از نفخ در صور در آيه:" وَ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ ..." كدام نفخه است؟ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

باشند و يا حركت كنند و يا امثال اين، و كلمه" فزع" بطورى كه راغب گفته به معناى آن گرفتگى و نفرتى است كه از منظره‏اى نفرت آور به انسان دست مى‏دهد و فزع هم از همان جنس جزع است «1» و كلمه" دخور" به معناى كوچكى و خوارى است.

مقصود از نفخ در صور در آيه:" وَ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ ..." كدام نفخه است؟

بعضى «2» گفته‏اند: مراد از اين نفخ صور، نفخه دومى است كه با آن، روح به كالبدها دميده مى‏شود، و همه براى فصل قضاء مبعوث مى‏گردند، مؤيد اين، جمله ذيل آيه است كه مى‏فرمايد:" وَ كُلٌّ أَتَوْهُ داخِرِينَ" يعنى همگى با ذلت و خوارى بدانجا مى‏آيند، چون مراد از" اتوه- مى‏آيند آن را" حضورشان نزد خداى سبحان است و نيز مؤيد ديگر آن استثناى" مَنْ شاءَ اللَّهُ- هر كس را كه خدا بخواهد"، از حكم فزع است، كه بعد از آن جمله" وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ"، را در باره نيكوكاران آورده و همين خود دلالت مى‏كند بر اينكه فزع مذكور همان فزع در نفخه دوم است.

بعضى «3» ديگر گفته‏اند: مراد از آن، نفخه اول است كه با آن همه زندگان مى‏ميرند، به دليل اينكه در جاى ديگر فرمود،" وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرى‏ فَإِذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُرُونَ" «4» چون" صعقه"، در اين آيه همان فزع در آن آيه است، كه در هر دو آيه، نتيجه نفخه اولى گرفته شده و بنا بر اين، مراد از جمله" كُلٌّ أَتَوْهُ داخِرِينَ" رجوعشان به سوى خدا به سبب مردن مى‏باشد.

و بعيد نيست كه مراد نفخ در صور، در اين صورت مطلق نفخ باشد، چه آن نفخى كه با آن مى‏ميرند و يا آن نفخى كه با آن زنده مى‏شوند، براى اينكه، نفخه هر چه باشد از مختصات قيامت است و اينكه بعضى در فزع و بعضى در ايمنى هستند و نيز كوه‏ها به راه مى‏افتند، همه از خواص نفخه اول باشد و اينكه مردم با خوارى نزد خدا مى‏شوند، از خواص نفخه دوم باشد، كه بنا بر اين احتمال، اشكالى كه چه بسا ممكن است بر هر دو وجه سابق بشود دفع مى‏گردد.

خداى تعالى از حكم فزع عمومى كه شامل همه موجودات آسمانها و زمين است‏

(1) مفردات راغب، ماده" فزع".

(2) روح المعانى، ج 20، ص 30.

(3) روح المعانى، ج 20، ص 31.

(4) در صور دميده مى‏شود، پس مى‏ميرند همه كسانى كه در آسمانها و زمينند، مگر آن كس كه خدا بخواهد، پس آن گاه بارى ديگر در آن دميده مى‏شود، كه ناگهان همه به حال ايستاده، زنده مى‏شوند، كه دارند تماشا مى‏كنند. سوره زمر، آيه 68.

/ 583