مراد از معبود گرفتن هواى نفس و توضيحى در باره جمله:" اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ"
" أَ رَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَ فَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا" كلمه" هوى" به معناى ميل نفس به سوى شهوت است، بدون اينكه آن شهوات را با عقل خود تعديل كرده باشد، و مراد از" معبود گرفتن هواى نفس" اطاعت و پيروى كردن آن است، بدون اينكه خدا را رعايت كند و خداى تعالى در كلام خود مكرر پيروى هوى را مذمت كرده و اطاعت از هر چيزى را عبادت آن چيز خوانده و فرموده:" أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ وَ أَنِ اعْبُدُونِي" «1».و جمله" أَ فَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا" استفهامى است انكارى و معنايش اين است كه تو وكيل و سرپرست او و قائم به امور او نيستى تا به دلخواه خود به سوى راه رشد هدايتش كنى، پس تو چنين قدرتى ندارى كه با اينكه خدا گمراهش كرده و اسباب هدايتش را از او قطع نموده، تو هدايتش كنى، و در همين معنا فرموده:" إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ" «2». و نيز فرموده:" وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ" «3» و اين آيه به منزله اجمالى است براى تفصيلى كه در(1) اى بنى آدم آيا با شما عهد نكردم كه شيطان را نپرستيد؟ كه او براى شما دشمنى است آشكار و اينكه مرا بپرستيد؟. سوره يس، آيه 60 و 61.(2) تو نمىتوانى هر كه را كه دلت بخواهد هدايت كنى. سوره قصص، آيه 56.(3) تو نمىتوانى مرده در گور را بشنوانى. سوره فاطر، آيه 22.