وجه اينكه قوم نوح (عليه السلام) را مكذب همه مرسلين خوانده و فرموده است:" كَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِينَ" - ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و لفظ قوم به قول بعضى «1» از علماء مذكر است و اگر گاهى ضمير مؤنث به آن بر مى‏گردانند به اعتبار جماعت مى‏باشد. بعضى «2» ديگر گفته‏اند: مؤنث است. و در مصباح گفته «3» هم در مؤنث به كار مى‏رود و هم در مذكر.

وجه اينكه قوم نوح (عليه السلام) را مكذب همه مرسلين خوانده و فرموده است:" كَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِينَ"

و اگر در جمله مورد بحث قوم نوح را تكذيب كننده همه مرسلين خوانده، با اينكه ايشان به غير از نوح پيغمبر ديگرى را تكذيب نكردند، از اين باب بوده كه دعوت انبياء و مرسلين يكى است و همه در دعوت به توحيد متفقند، پس اگر مردمى يكى از ايشان را تكذيب كند در حقيقت همه را تكذيب كرده و به همين جهت خداى سبحان ايمان به بعضى از ايشان بدون بعض ديگر را كفر به همه آنان خوانده و فرموده:" إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلًا أُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ حَقًّا" «4».

بعضى «5» از مفسرين در پاسخ از اشكال بالا گفته‏اند: اين از قبيل تعبير معروفى است كه مى‏گويند فلانى چارپايان سوار مى‏شود و لباسهاى برد مى‏پوشد، در حالى كه مى‏دانيم او سوار بيش از يك چارپا نشده و بيش از يك برد نپوشيده است، چيزى كه هست مى‏خواهند كنايه بياورند از اينكه او جنس چارپا سوار مى‏شود، نه همه چارپايان را. ولى توجيه اولى بهتر است، و عين اشكال بالا و دو توجيه آن در آيه بعدى كه مى‏فرمايد:" كَذَّبَتْ عادٌ الْمُرْسَلِينَ" و نيز آيه" كَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْسَلِينَ" و آيات ديگر مشابه آن نيز مى‏آيد.

" إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَ لا تَتَّقُونَ".

يعنى زمانى كه برادرشان نوح به ايشان گفت: آيا تقوا پيشه نمى‏كنيد؟ و مراد از برادر هم نسب و خويشاوند است، هم چنان كه مى‏گويند: اخو تميم و اخو كليب، يعنى خويشاوند قبيله بنى تميم و بنى كليب، و استفهام در جمله، استفهام توبيخى است و معنايش اين است كه چرا تقوا پيشه نمى‏كنيد؟

(1) روح المعانى، ج 19، ص 106.

(2) تفسير كشاف، ج 3، ص 323.

(3) مصباح المنير، ص 715.

(4) كسانى كه به خدا و فرستادگان او كفر مى‏ورزند، و مى‏خواهند بين خدا و فرستادگانش جدايى بيندازند، و مى‏گويند ما به بعضى ايمان مى‏آوريم، و به بعضى كفر مى‏ورزيم، و مى‏خواهند بين اين دو، راهى جداگانه بگيرند، ايشان نيز در حقيقت كافرند. سوره نساء آيه 150 و 151.

(5) روح المعانى، ج 19، ص 106.

/ 583