حسنه يا سيئه بودن عمل منوط به آثار عمل است و تبديل سيئات به حسنات نيز به معناى تبديل آثار است‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ليكن خواننده عزيز خودش به خوبى مى‏داند كه اين وجوه در يك اشكال مشتركند و آن اين است كه: كلام خداى را از ظاهرش برگردانده‏اند، آن هم بدون هيچ دليلى كه در دست داشته باشند.

زيرا ظاهر جمله:" يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ"، مخصوصا با در نظر داشتن اينكه در ذيلش فرموده:" و خدا غفور و رحيم است"، اين است كه: هر يك از گناهان ايشان خودش مبدل به حسنه مى‏شود، نه عقابش و نه ملكه‏اش و نه اعمال آينده‏اش، بلكه يك يك گناهان گذشته‏اش مبدل به حسنه مى‏شود، اين ظاهر آيه است، پس بايد با حفظ اين ظاهر چاره‏اى انديشيد.

حسنه يا سيئه بودن عمل منوط به آثار عمل است و تبديل سيئات به حسنات نيز به معناى تبديل آثار است‏

و آنچه به نظر ما مى‏رسد اين است كه بايد ببينيم گناه چيست؟

آيا نفس و متن عمل ناشايست گناه است و در مقابل نفس فعلى ديگر حسنه است و يا آنكه نفس فعل و حركات و سكناتى كه فعل از آن تشكيل شده در گناه و ثواب يكى است و اگر يكى است- كه همين طور هم هست- پس گناه شدن گناه از كجا و ثواب شدن عمل ثواب از كجا است؟

مثلا عمل زنا و نكاح چه فرقى با هم دارند كه يكى گناه شده و ديگرى ثواب، با اينكه حركات و سكناتى كه عمل، از آن تشكيل يافته در هر دو يكى است؟ و همچنين خوردن كه در حلال و حرام يكى است؟ اگر دقتى كنيم خواهيم ديد تفاوت اين دو در موافقت و مخالفت خدا است، مخالفت و موافقتى كه در انسان اثر گذاشته و در نامه اعمالش نوشته مى‏شود، نه خود نفس فعل، چون نفس و حركات و سكنات كه يا آن را زنا مى‏گوييم و يا نكاح، به هر حال فانى شده از بين مى‏رود و تا يك جزئش فانى نشود نوبت به جزء بعدى‏اش نمى‏رسد و پر واضح است كه وقتى خود فعل از بين رفت عنوانى هم كه ما به آن بدهيم چه خوب و چه بد فانى مى‏شود.

و حال آنكه ما مى‏گوييم: عمل انسان چون سايه دنبالش هست، پس مقصود آثار عمل است كه يا مستتبع عقاب است و يا ثواب و همواره با آدمى هست تا در روز" تُبْلَى السَّرائِرُ" خود را نمايان كند.

اين را نيز مى‏دانيم كه اگر ذات كسى شقى و يا آميخته به شقاوت نباشد، هرگز مرتكب عمل زشت و گناه نمى‏شود، (همان حركات و سكناتى را كه در يك فرد شقى به صورت زنا در مى‏آيد، انجام مى‏دهد، بدون اينكه زنا و كار زشت بوده باشد) پس اعمال زشت از آثار شقاوت و خباثت ذات آدمى است، چه آن ذاتى كه به تمام معنا شقى است و يا ذاتى‏

/ 583