وجه اينكه ابراهيم (عليه السلام) فرمود به مغفرت خدا طمع دارم، و مراد از خطيئه‏اى كه به خود نسبت داد - ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كسى تقدير كرده و فرموده:" كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ" «1» و اين مرگ به انعدام و فنا نيست، بلكه به نقل دادن آدميان از خانه‏اى به خانه‏اى ديگر است، و اين خود يكى از تدابير عام است كه در عالم جارى است، و مراد از زنده كردن، افاضه حيات بعد از مرگ است.

وجه اينكه ابراهيم (عليه السلام) فرمود به مغفرت خدا طمع دارم، و مراد از خطيئه‏اى كه به خود نسبت داد

" وَ الَّذِي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ"-" يوم الدين" يعنى روز جزاء كه همان روز قيامت است، و مساله آمرزش را مثل ساير نعمتهاى مذكور به طور قطعى ذكر نكرد و نگفت:" و كسى كه مرا مى‏آمرزد" بلكه گفت:" و كسى كه اميدوارم مرا بيامرزد"، دليلش اين است كه مساله آمرزش به استحقاق نيست، تا اگر كسى خود را مستحق آن بداند قطع به آن پيدا كند، بلكه فضلى است از ناحيه خدا و بطور كلى هيچ كس از خدا هيچ چيز طلبكار نيست، بلكه چيزى كه هست اين خداى سبحان است كه بر خود واجب كرده كه خلق را هدايت كند و رزق دهد و بميراند و زنده كند، ولى بر خود واجب نكرده كه هر گنه كارى را بيامرزد.

درباره رزق فرموده:" فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ" «2» و درباره مرگ فرموده:

" كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ" «3» و درباره احياء بعد از مرگ فرموده:" إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا" «4» ولى درباره مغفرت نفرموده:" يغفركم جميعا- همه شما را مى‏آمرزد" بلكه فرموده:

" إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ" «5».

در جمله مورد بحث، ابراهيم (ع) به خود نسبت خطا و گناه داده با اينكه آن جناب از گناه معصوم بود و اين خود دليل بر آن است كه مرادش از خطيئه، مخالفت اوامر مولوى الهى نبوده، چون خطيئه و گناه مراتبى دارد و هر كس به حسب مرتبه‏اى كه از عبوديت خدا دارد، در همان مرتبه خطيئه‏اى دارد، هم چنان كه فرموده‏اند:" حسنات الأبرار سيئات المقربين- خوبيهاى نيكان براى مقربين درگاه حق، بدى و گناه بشمار مى‏رود" و به همين جهت است كه خداى تعالى به رسول گرامى خود (ص) دستور مى‏دهد:" وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ" «6».

(1) هر نفسى مرگ را مى‏چشد. سوره انبياء، آيه 35.

(2) پس به پروردگار آسمان و زمين سوگند كه رزق حق است. سوره ذاريات، آيه 23.

(3) سوره انبياء، آيه 35.

(4) همه به سوى او بازمى‏گرديد وعده خدا حق است. سوره يونس، آيه 4.

(5) خدا اين جرم را كه به وى شرك بورزند نمى‏آمرزد، ولى پائين‏تر از شرك را از هر كس كه بخواهد مى‏آمرزد. سوره نساء، آيه 48.

(6) براى گناهت طلب آمرزش كن. سوره يوسف، آيه 29.

/ 583