بحث روايتى: (رواياتى در باره مراد از" قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ" و معناى استكانت و تضرع و ...) - ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نعمت و نه تخويف با نشان دادن عذاب.

مقصود از عذاب در اين آيه، عذاب خفيف است. عذابى كه دست آدمى به كلى از هر جايى كوتاه نشود. شاهد اين مدعا قرينه‏اى است كه در آيه بعدى قرار دارد، چون در آنجا عذاب شديد را مقابل اين عذاب قرار داده پس ديگر كسى ايراد نكند به اينكه مساله بازگشت به خدا در مواقع ضرورى و انقطاع از اسباب يكى از غريزه‏هاى انسانى است، هم چنان كه در قرآن هم مكرر خاطرنشان شده، آن وقت چطور در اينجا مى‏فرمايد" عذاب ايشان را گرفت، و باز به درگاه پروردگار خود استكانت نبردند، و تضرع نكردند؟".

و اينكه در آيه اول فرمود:" ما بِهِمْ مِنْ ضُرٍّ" و در آيه دوم فرمود:" وَ لَقَدْ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ" خود دلالت مى‏كند بر اينكه كلام ناظر به عذابى است كه واقع شده و هنوز- يعنى در هنگام نزول اين آيات- برطرف نشده. احتمال هم دارد كه مراد قحطيى باشد كه اهل مكه- چنان كه در روايات آمده- بدان گرفتار شدند.

" حَتَّى إِذا فَتَحْنا عَلَيْهِمْ باباً ذا عَذابٍ شَدِيدٍ إِذا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ" يعنى هم چنان به حال خود باقى هستند، نه رحمت در آنها اثر مى‏گذارد و نه عذاب، تا آنكه درى از عذاب شديد- كه همان مرگ است- به رويشان باز كنيم، مرگى كه دنبالش عذاب آخرت است- كه در سياق آيات و مخصوصا آيات آينده به آن اشاره شده است- و اين مرگ هم ناگهانى مى‏رسد، و به كلى از خير مايوسشان مى‏كند.

آيات مورد بحث و اين فصل از گفتار كه با جمله" أَ فَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ ..." آغاز شده، با جمله‏اى نظير همان جمله‏اى كه فصل سابق را خاتمه داد، ختم شده يعنى آيه‏هاى" أَ يَحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنِينَ"- تا آخر آيات- كه عذاب آخرت را ياد آورى مى‏كند، و به زودى براى دومين بار آن را اعاده مى‏كند.

بحث روايتى: (رواياتى در باره مراد از" قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ" و معناى استكانت و تضرع و ...)

در تفسير قمى در ذيل آيه" إِنَّ الَّذِينَ هُمْ مِنْ خَشْيَةِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ ... يُؤْتُونَ ما آتَوْا" گفته:

يعنى از عبادت و اطاعت «1».

و در الدر المنثور است كه فاريابى و احمد و عبدين حميد و ترمذى و ابن ماجه و ابن‏

(1) تفسير قمى، ج 2، ص 91.

/ 583