بيان جمله:" لَوْ لا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً" و توضيح و تقرير طعنه و اعتراض ديگر كفار به قرآن از جهت تدريجى بودن نزول آن‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گفتيم: به سوى قومى كه آيه‏هاى ما را دروغ شمردند برويد، و هلاكشان كرديم هلاكى عجيب! (36).

و قوم نوح چون پيغمبران را دروغگو شمردند، غرقشان كرديم و عبرت براى مردمان ساختيم، و براى ستمگران عذابى دردآور آماده كرديم (37).

و مردم عاد و ثمود و اصحاب رس و نسلهاى ما بين آنها (را هلاك كرديم) (38).

براى همه مثلها زديم و همه را نابود كرديم، نابود كردنى كامل (39).

بر آن دهكده كه باران بد بر آن باريده شد گذر كرده‏اند، مگر آن را نديده‏اند: (چرا) اما آنان به زندگى دوباره ايمان و اميد ندارند (40).

بيان آيات‏

در اين آيات، طعنه ديگرى كه كفار به قرآن كريم زده‏اند نقل شده و آن اين است كه چرا قرآن يكباره نازل نشد؟ و از آن پاسخ داده شده است.

" وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً" مراد از اين" كفار" مشركين مكه‏اند، كه دعوت قرآن را رد كردند، و قرآن كريم طعنه ايشان را قبلا حكايت كرده و فرموده بود:" قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذا إِلَّا إِفْكٌ افْتَراهُ ...".

بيان جمله:" لَوْ لا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً" و توضيح و تقرير طعنه و اعتراض ديگر كفار به قرآن از جهت تدريجى بودن نزول آن‏

" لَوْ لا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً"- در سابق گذشت كه فرق ميان" انزال" و" تنزيل" اين است كه انزال، نازل شدن به يك دفعه و يكباره هر چيز است، به خلاف تنزيل كه به معناى نازل شدن آن به تدريج است. ليكن بعضى «1» از مفسرين گفته‏اند: در خصوص اين آيه معناى تدريج از آن گرفته شده، چون اگر معناى اصلى آن محفوظ باشد، صدر و ذيل جمله با هم تناقض پيدا مى‏كند، زيرا در ذيل جمله فرموده" چرا جملة واحده و يكباره نازل نشده".

پس كلمه" تنزيل" در اينجا همان معناى انزال را مى‏دهد، و گرنه معنايش اين مى‏شود كه چرا قرآن يكباره تدريجا نازل نشد، و معلوم است كه تدريج با يكبارگى نمى‏سازد.

بنا بر اين معنايش اين است كه: چرا قرآن يكباره و غير متفرق نازل نشد؟ همانطور كه تورات و انجيل و زبور يكباره نازل شدند.

ليكن نكته‏اى در اينجا هست كه تعبير به تنزيل را توجيه مى‏كند و منافاتى در صدر و

(1) روح المعانى، ج 19، ص 14.

/ 583