بيان آيات :اشاره به اينكه اصحاب اينكه چه كسانى بودهاند
در اين آيات، اجمالى از داستان شعيب (ع) كه يكى از پيامبران عرب است ذكر كرده و اين داستان آخرى از هفت داستانى است كه در اين سوره آمده." كَذَّبَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ الْمُرْسَلِينَ ... رَبِّ الْعالَمِينَ" كلمه" ايكه" به معناى بيشهاى است كه درختان تو درهمى داشته باشد. بعضى «1» گفتهاند اين بيشه جنگلى بوده در نزديكيهاى مدين كه طايفهاى در آن زندگى مىكردهاند و از جمله پيامبرانى كه به سويشان مبعوث شده شعيب (ع) بوده، وى اهل آن محل نبوده است و با مردمش بيگانه بوده، به دليل اينكه در اين داستان مانند داستانهاى قبل، پيغمبر مورد بحث را برادر آن قوم نخوانده و نفرموده" اخوهم شعيب" به خلاف هود و صالح كه هم وطن با قوم خود بودهاند، و هم چنين لوط كه از راه مصاهره و سببى فاميل قوم خود بود و لذا درباره اين سه تن فرموده:" اخوهم هود" و" اخوهم صالح" و" اخوهم لوط" تفسير بقيه الفاظ آيه گذشت.(1) تفسير شريف لاهيجى، ج 3، ص 393.