بحث روايتى :روايتى در باره شان نزول آيه:" وَ قالُوا ما لِهذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ ..." و دو روايت در باره جهنم و ورود در آن - ترجمه تفسیر المیزان جلد 15
بحث روايتى :روايتى در باره شان نزول آيه:" وَ قالُوا ما لِهذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ ..." و دو روايت در باره جهنم و ورود در آن
در الدر المنثور است كه ابن اسحاق و ابن جرير و ابن منذر از ابن عباس روايت كردهاند كه عتبه و شيبه پسران ربيعه، و ابو سفيان پسر حرب، و نضر بن حارث، و ابو البخترى، و اسود بن مطلب، و زمعة بن اسود، و وليد بن مغيرة، و ابو جهل بن هشام، و عبد اللَّه بن اميه، و امية بن خلف، و عاص بن وائل، و نبيه بن حجاج، اجتماعى تشكيل داده و گفتند: بفرستيد نزد محمد، و با او گفتگو و مخاصمه كنيد تا عذرتان موجه باشد، پس كسى را نزد آن جناب فرستادند كه اشراف قومت اجتماعى تشكيل دادهاند تا با تو گفتگو كنند مىگويد: پس رسول خدا (ص) نزد ايشان رفت، گفتند: اى محمد ما تو را براى اين خواستيم تا عذرمان موجه شود (و آخرين حرف را به تو بزنيم)، و آن اين است كه اگر منظورت از اين سر و صدا كه راه انداختهاى مال دنيا است، ما از اموال خود برايت مالى گرد مىآوريم، و اگر اسم و رسم و جاه است، همگى تو را به سيادت و آقايى خود بر مىگزينيم، و اگر سلطنت و قدرت است، همه به سلطنت تو گردن مىنهيم.رسول خدا (ص) فرمود: هيچ يك از اين حرفها در من نيست، و آنچه آوردهام به طمع اموال شما و شهرت در ميان شما و سلطنت بر شما نيست، و ليكن خدا مرا به