منافقان سوگندهاى شديد ياد مىكنند كه از تو اطاعت مىكنند، بگو قسم مخوريد ...
" وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لَئِنْ أَمَرْتَهُمْ لَيَخْرُجُنَّ قُلْ لا تُقْسِمُوا طاعَةٌ مَعْرُوفَةٌ ..."كلمه" جهد" به معناى طاقت است و تقدير آيه اين است كه:" اقسموا باللَّه مبلغ جهد هم فى ايمانهم" يعنى سوگند خوردند به خدا نهايت قدرتى كه در خوردن سوگند داشتند، و مراد اين است كه قسمهاى غلاظ و شدادى خوردند كه ديگر سوگندى از آن غليظتر نداشتند.و ظاهرا مراد از جمله" ليخرجن" خروج به سوى جهاد باشد، چون در عدهاى از آيات نيز به اين معنا تصريح شده، مانند آيه" وَ لَوْ أَرادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً وَ لكِنْ كَرِهَ اللَّهُ انْبِعاثَهُمْ، فَثَبَّطَهُمْ وَ قِيلَ اقْعُدُوا مَعَ الْقاعِدِينَ، لَوْ خَرَجُوا فِيكُمْ ما زادُوكُمْ إِلَّا خَبالًا" «2».(1) و فرق ايندو روشن است، مثلا يك وقت مىگوييم تنها زيد رستگار است، معنايش اين است كه ديگران رستگار نيستند، و يك وقت مىگوييم زيد تنها رستگار است معنايش اين است كه غير از رستگارى چيزى ندارد" مترجم".(2) اگر مىخواستند بيرون شوند قبلا خود را آماده مىكردند، و ليكن خدا از بيرون آمدنشان براى جهاد كراهت داشت، ناگزير از حركت بازشان داشت، و گفته شد بنشينيد با نشستگان، چون اگر هم بيرون مىشدند جز اخلال ادراك شما ثمرهاى نداشتند. سوره توبه، آيات 46 و 47.