هم قسم شدن مفسدان براى قتل صالح (عليه السلام) و اهل او، و مكر خدا و هلاك ساختن آنان‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

" وَ كانَ فِي الْمَدِينَةِ تِسْعَةُ رَهْطٍ ..."

راغب مى‏گويد كلمه" رهط" به معناى خويشاوندان كمتر از ده نفر است. و بعضى گفته‏اند تا چهل نفر را هم شامل مى‏شود «1».

بعضى «2» ديگر گفته‏اند: فرق ميان رهط و كلمه" نفر" اين است كه كلمه رهط از سه و يا هفت تا ده را شامل مى‏شود و كلمه نفر از سه تا نه را.

و اما اينكه مراد از رهط چيست؟ بعضى «3» گفته‏اند: يعنى اشخاص و لذا تمييز براى عدد نه واقع شده، چون معناى جمع را مى‏داده، پس معلوم مى‏شود آنهايى كه بر سر سوگند اختلاف داشته‏اند نه نفر مرد بوده‏اند.

هم قسم شدن مفسدان براى قتل صالح (عليه السلام) و اهل او، و مكر خدا و هلاك ساختن آنان‏

" قالُوا تَقاسَمُوا بِاللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُ وَ أَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ ما شَهِدْنا مَهْلِكَ أَهْلِهِ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ" كلمه" تقاسم" به معناى شركت در سوگند است. و كلمه" تبييت"، به معناى سوء قصد در شب است. و كلمه" اهل" به معناى آن كسى است كه: يك خانه، او و مثل او را در خود جمع مى‏كند و يا خويشاوندى و يا دين آنان را جمع مى‏نمايد، (پس اهل خانه و اهل دين و اهل بيت، به معناى كسانى است كه يك خانه و يك دين و يك دودمان آنها را با هم جمع كند) و شايد مراد از" أهله" در آيه مورد بحث، همسر و فرزندان باشد، به قرينه اينكه بعد از آن مى‏فرمايد:" ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ ما شَهِدْنا- آن گاه به وليش مى‏گوييم ما ناظر نبوديم" و جمله" وَ إِنَّا لَصادِقُونَ" عطف است بر جمله" ما شَهِدْنا" و در حقيقت جزو مقول قول و تتمه كلام است.

و معناى آيه اين است كه: آن جمعيتى كه فساد مى‏كردند به خدا سوگند خوردند و گفتند: ما شبانه او و اهل او را مى‏كشيم، آن گاه صاحب خون آنان را اگر به خونخواهى برخاست و ما را تعقيب كرد، مى‏گوييم كه ما حاضر و ناظر در هلاكت اهل او نبوده‏ايم و ما راست مى‏گوييم، و معلوم است كه اگر شاهد و ناظر هلاكت اهل او نباشند، شاهد هلاكت خود او هم نيستند، حالا يا به ملازمه و يا به قول بعضى «4» به اولويت.

و چه بسا بعضى گفته‏اند كه جمله" وَ إِنَّا لَصادِقُونَ" حال از فاعل در" نقول" است، يعنى ما به وليش چنين و چنان مى‏گوييم، در حالى كه در اين گفتار راستگو باشيم،

(1) مفردات راغب، ماده" رهط".

(2) تفسير كشاف، ج 3، ص 372.

(3) روح المعانى، ج 19، ص 212.

(4) روح المعانى، ج 19، ص 213.

/ 583