بيان آيات مربوط به داستان سليمان (عليه السلام) و هدهد و ملكه سبا و ... - ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عبوديت ستوده، و فرموده است:" نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ" «1».

بيان آيات مربوط به داستان سليمان (عليه السلام) و هدهد و ملكه سبا و ...

" وَ تَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقالَ ما لِيَ لا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كانَ مِنَ الْغائِبِينَ" راغب مى‏گويد: كلمه" تفقد" به معناى تعهد است، ليكن حقيقت تفقد اين است كه آدمى متوجه فقدان چيزى شود، به خلاف تعهد كه به معناى توجه به عهد گذشته است و اين تفقد در قرآن كريم آمده، كه" وَ تَفَقَّدَ الطَّيْرَ" «2».

در اين جمله، نخست بطور تعجب از حال خود كه چرا هدهد را در بين مرغان نمى‏بيند استفهام مى‏كند، كه من چرا هدهد را نمى‏بينم و مى‏فهماند كه گويا از او انتظار نمى‏رفت غيبت كند، و از امتثال فرمان او سر برتابد، آن گاه از اين معنا صرف نظر كرده، تنها از غيبت او سؤال مى‏كند و مى‏پرسد چرا غيبت كرده است و معناى آيه اين است كه: مرا چه مى‏شود كه هدهد را ميان مرغان كه ملازم موكب منند نمى‏بينم؟ مگر او از غايبان است؟

" لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذاباً شَدِيداً أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطانٍ مُبِينٍ" اين سه" لامى" كه بر سر سه كلمه در آيه آمده لام قسم است و" بِسُلْطانٍ مُبِينٍ" به معناى دليل قانع كننده و روشن است، سليمان (ع) در اين گفتار خود، هدهد را محكوم مى‏كند به يكى از سه كار، يا عذاب شديد و يا ذبح شدن،- كه در هر يك از آن دو بدبخت و بيچاره مى‏شود- و يا آوردن دليلى قانع كننده تا خلاصى يابد.

" فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقالَ أَحَطْتُ بِما لَمْ تُحِطْ بِهِ وَ جِئْتُكَ مِنْ سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ" ضمير در" مكث" به سليمان برمى‏گردد، كه در اين صورت معنا اين مى‏شود كه:

سليمان بعد از تهديد هدهد، مختصرى مكث كرد، احتمال هم دارد كه ضمير مذكور به خود هدهد برگردد و معنا اين باشد كه: هدهد مختصرى مكث كرد. مؤيد احتمال اول، سياق سابق و مؤيد احتمال دوم، سياق لاحق است.

و مراد از" احاطه" علم كامل است، يعنى من به چيزى احاطه يافتم كه تو بدان اطلاع كافى و كامل ندارى و چون هنوز معلوم نشده كه آن چه چيز است جمله" و جئتك" كه عطف تفسيرى است آن را تفسير مى‏كند. و اما شهر" سبا" يكى از شهرهاى يمن است، كه آن روز پايتخت يمن بوده و كلمه" نبأ" به معناى خبر مهم است و" يقين" به معناى چيزى است كه شكى در آن نباشد.

و معناى آيه اين است كه: سليمان و يا هدهد زمانى كه خيلى هم طولانى نبود مكث‏

(1) بنده خوبى بود چون كه بطور مداوم به ما مراجعه مى‏كرد. سوره ص، آيه 30.

(2) مفردات راغب، ماده" فقد".

/ 583