اشاره به اينكه خداوند دو نور افاضه فرموده، يكى عام و شامل همه موجودات و ديگرى خاص مؤمنين، آن چنان كه او را دو رحمت است: عام و خاص‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

" وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِما يَفْعَلُونَ- و خدا دانا است به آنچه مى‏كنند" با اين نظريه نمى‏سازد.

نظير اين حرف در نادرستى، قول بعضى «1» ديگر است كه گفته‏اند:" اگر علم را به همه نامبردگان در آيه نسبت داده از باب مجاز، و غير عالم را به منزله عالم گرفتن است، به خاطر اينكه بيشتر دلالت كند بر تسبيح و تنزيه خدا.

چهارم اينكه: در آيه شريفه تنها تسبيح را كه از صفات جلال خدا است ذكر كرده، با اينكه موجودات عالم تنها به منزه بودن خدا دلالت ندارند، بلكه به همه صفات كماليه‏اش نيز دلالت دارند، و در نتيجه جا داشت تحميد را هم ذكر مى‏كرد، هم چنان كه در آيه" وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ" هم تسبيح را كه مربوط به جلال خدا است و هم حمد را كه مربوط به كمال او است ذكر كرده.

و شايد وجه اين اختصاص اين باشد كه سياق آيات مورد بحث سياق توحيد، و نفى شركاء است، و اين با تنزيه بيشتر سروكار دارد، زيرا كسانى كه غير از خدا معبودهايى مى‏خوانند، و يا به نوعى به غير خدا ركون و اعتماد مى‏كنند، از اين نظر كافرند كه خصوصيات وجودى آن معبودها را براى خداى تعالى نيز اثبات مى‏كنند و نفى و رد اين اعتقاد تنها با تنزيه خدا انجام مى‏شود، و حاجتى به ذكر حمد او نيست، (دقت بفرماييد).

و اما مراد از نماز در جمله" كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ" دعاى موجودات است، چون دعا عبارت است از اينكه داعى مدعو را متوجه حاجت خود كند، حاجتى كه مدعو بى نياز از آن است بنا بر اين، اين كلمه بر تنزيه خدا بيشتر دلالت دارد تا بر تحميد و ثناى او.

اشاره به اينكه خداوند دو نور افاضه فرموده، يكى عام و شامل همه موجودات و ديگرى خاص مؤمنين، آن چنان كه او را دو رحمت است: عام و خاص‏

پنجم اينكه: اين آيه شريفه تسبيح را به عموم ساكنان زمين نسبت مى‏دهد، چه كافر و چه مؤمن و از اين تعبير معلوم مى‏شود كه در اين ميان دو نور است، يكى عمومى است كه شامل همه چيز مى‏شود و آيات ديگرى از قرآن مانند آيه ذر نيز به همين معنا دلالت دارد، و آن آيه اين است:" وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى‏ شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلِينَ" «2» و همچنين آيه:" فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ" «3» و آيات ديگر كه روى سخن در آنها به عموم انسانها است، از عموم آنان بر ربوبيت خود و حقانيت‏

(1) روح المعانى، ج 18، ص 188.

(2) پروردگار از ذريه آدم پيمان گرفت، و خود ايشان را عليه خودشان گواه ساخت، كه آيا من پروردگار شما نيستم؟ گفتند چرا شهادت مى‏دهيم، و ما اين كار را كرديم تا اينكه روز قيامت بهانه نياورند كه پروردگارا ما از اين غافل بوديم. سوره اعراف، آيه 172.

(3) ما پرده از برابرت برداشتيم در نتيجه امروز چشمت تيز بين شده. سوره ق، آيه 22.

/ 583