ترجمه تفسیر المیزان جلد 15
لطفا منتظر باشید ...
ايشان گفت: توبه كنيد تا شهادتتان پذيرفته شود دو نفر توبه كردند و ابو بكرة توبه نكرد، و هيچ وقت هم شهادتش پذيرفته نشد، و اين ابو بكرة برادر مادرى زياد بود، و چون زياد كرد آنچه را كه كرد (و خود را پسر ابو سفيان و مادرش را زناكار معرفى نمود) ابو بكرة سوگند خورد كه تا هر چند كه زنده است با او حرف نزند و حرف نزد تا مرد «1».و در تهذيب به سند خود از حلبى از امام صادق (ع) روايت كرده كه فرمود:اگر برده به حر نسبت زنا دهد هشتاد تازيانه مىخورد، و آن گاه فرمود: اين از حقوق الناس است «2».و در تفسير قمى در ذيل جمله" وَ الَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْواجَهُمْ ... إِنْ كانَ مِنَ الصَّادِقِينَ" روايت كرده كه اين آيه درباره لعان نازل شده، و سبب نزولش اين بوده كه وقتى رسول خدا (ص) از جنگ تبوك برگشت عويمر بن ساعدة عجلانى كه از انصار است نزدش آمد، و گفت: يا رسول اللَّه همسر من به شريك بن سمحاء زنا داده، و از او حامله شده، رسول خدا (ص) از او روى بگردانيد، عويمر مجددا سخن خود را تكرار كرد، و رسول خدا (ص) روى گردانيد، تا چهار مرتبه اين كار تكرار شد.پس رسول خدا (ص) به خانهاش رفت و آيه لعان بر او نازل شد. پس براى نماز عصر بيرون شد و بعد از نماز به عويمر فرمود: برو همسرت را بياور كه خدا آيه قرآنى درباره شما زن و شوهر نازل كرده. پس مرد نزد زن آمد و گفت رسول خدا (ص) تو را مىخواهد، زن كه زن آبرومندى بود با جمعى از قوم خود آمد، همين كه داخل مسجد شد رسول خدا به عويمر فرمود: برويد نزديك منبر و آنجا ملاعنه كنيد! عويمر پرسيد چگونه ملاعنه كنيم؟ فرمود پيش بيا و بگو: خدا را شاهد مىگيرم كه من در آنچه به اين زن نسبت دادهام از راستگويانم، عويمر جلو منبر آمد و يك بار صيغه لعان را جارى كرد، حضرت فرمود:اعاده كن دوباره خواند، تا چهار بار، فرمود: در نوبت پنجم بگو كه لعنت خدا بر من باد اگر از دروغگويان باشم: آن گاه حضرت فرمود" مواظب باش كه لعنت، دعاى مستجابى است، اگر دروغ بگويى تو را خواهد گرفت".آن گاه باو فرمود: برو كنار و به همسرش فرمود: مثل او شهادت بده، و گرنه حد خدا را بر تو جارى مىكنم، زن به صورت افراد فاميلش نگريست و گفت: من اين رويها را در اين