ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زمين است" همين است، و منظور عمده‏اش اين بوده كه كسى خيال نكند كه خدا عبارت از نور عاريتى قائم به آسمانها و زمين است، و يا به عبارت ديگر از وجودى كه بر آنها حمل مى‏شود و گفته مى‏شود: آسمان وجود دارد، زمين وجود دارد، اين سخن بسيار باطل است و خدا بزرگ‏تر از اينها است.

از اينجا استفاده مى‏شود كه خداى تعالى براى هيچ موجودى مجهول نيست، چون ظهور تمامى اشياء براى خود و يا براى غير، ناشى از اظهار خدا است، اگر خدا چيزى را اظهار نمى‏كرد و هستى نمى‏بخشيد ظهورى نمى‏يافت. پس قبل از هر چيز ظاهر بالذات خدا است.

و به اين حقيقت اشاره كرده و بعد از دو آيه فرموده:" أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ" مگر نمى‏بينى كه براى خدا تسبيح مى‏كند هر كس كه در آسمانها و زمين است، و مرغ در حالى كه بدون بال زدن پرواز مى‏كند، و هر يك از آنها نماز و تسبيح خود را مى‏داند، براى اينكه اين آيه براى تمامى موجودات تسبيح اثبات مى‏كند، و لازمه آن اين است كه تمامى موجودات خدا را بشناسند، چون تسبيح و صلات از كسى صحيح است كه بداند چه كسى را تسبيح مى‏كند، و براى چه كسى عبادت مى‏كند، پس اين آيه نظير آيه" وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ" «1» مى‏باشد كه به زودى بحث آن خواهد آمد- ان شاء اللَّه تعالى.

پس تا اينجا اين معنا به دست آمد كه مراد از نور در جمله" خدا نور آسمانها و زمين است" نور خداست، كه از آن، نور عام عالمى نشات مى‏گيرد، نورى كه هر چيزى به وسيله آن روشن مى‏شود، و با وجود هر چيزى مساوى است، و عبارت اخراى آن است و اين همان رحمت عام الهى است.

" مثل نوره"- اين آيه شريفه، نور خدا را توصيف مى‏كند، و اگر كلمه" نور" را اضافه به ضمير خدا كرده، و فرموده" نور او"- با در نظر گرفتن اينكه اضافه مذكور، لاميه است و معنايش" نورى كه مال اوست" مى‏باشد- خود دليل بر اين است كه مراد وصف آن نور كه خود خداست نيست، بلكه مراد وصف آن نورى است كه خدا آن را افاضه مى‏كند، البته باز مراد از آن، نور عامى كه افاضه‏اش كرده، و به وسيله آن هر چيزى ظهور يافته و عبارت است از وجودى كه هر چيزى به آن وصف مى‏گردد نيست به دليل اينكه بعد از تتميم مثل فوق،

(1) هيچ چيز نيست مگر آنكه خداى را حمد و تسبيح مى‏گويد ولى شما تسبيح آنها را نمى‏فهميد.

سوره اسراء، آيه 44.

/ 583