ترجمه تفسیر المیزان جلد 15
لطفا منتظر باشید ...
" أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ كانَتْ لَهُمْ جَزاءً وَ مَصِيراً، لَهُمْ فِيها ما يَشاؤُنَ خالِدِينَ" «1» و نيز فرموده:" لَهُمْ فِيها ما يَشاؤُنَ كَذلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقِينَ" «2».پس اين پاداش زيادى غير از پاداش اعمال است و از آن عالىتر و عظيمتر است، چون چيزى نيست كه خواسته انسان به آن تعلق گيرد و يا با سعى و كوشش به دستش آورد، و اين عجيبترين وعدهاى است كه خدا به مؤمنين داده، و ايشان را به آن بشارت مىدهد، پس شما خواننده عزيز هم در آن دقت بيشترى بكنيد." وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ"- اين جمله استينافى يعنى ابتدايى و اول كلام مىباشد، و برگشت آن به تعليل دو جمله قبل است به مشيت خدا، نظير جمله" يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ" كه در سابق بيانش گذشت.و حاصلش اين است كه ايشان اعمال صالحى انجام دادند و اجرى كه دارند برابر عملشان است، هم چنان كه ظاهر آيه" وَ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ" «3» و آيات ديگرى نظير آن همين است و ليكن خداى تعالى در برابر هر عملى از اعمال حسنهشان كه كردهاند پاداش بهترين عملى كه در آن باب هست به ايشان مىدهد، بدون اينكه در حسابشان مداقهاى بكند، و اين موهبت فضلى است از ناحيه خدا (بدون اينكه بنده مستحق آن باشد) تازه از اين بالاتر هم مىدهد، و آن چيزى است كه آن قدر اعلى و ارفع است كه درك و شعور بشرى از تصور آن عاجز است، اصلا تصورش را هم نمىتواند بكند، و در نتيجه آن را نمىخواهد، و اين نيز موهبتى و رزقى است حساب نشده.و رزق از ناحيه خدا صرف موهبت است، بدون اينكه بنده مرزوق، چيزى از آن را مالك باشد، و يا مستحق و طلبكار از خدا باشد، اين خدا است كه مىتواند به هر كس هر چه بخواهد از آن رزق ارزانى بدارد.چيزى كه هست خدا خودش وعده داده، و بر انجاز وعدهاش سوگند هم خورده و فرموده:" فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ" «4» و با اين وعده مؤكد ايشان را مالك استحقاق اصل زرق كرده، يعنى همان مقدارى كه پاداش اعمالشان باشد و اما بيشتر از آن را تمليك ايشان