ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

هدايتش در قلب مؤمن،" كَمِشْكاةٍ فِيها مِصْباحٌ" و مصباح جوف مؤمن است و قنديل قلب او و مصباح نورى است كه خدا در قلب مؤمن نهاده.

" يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ" فرمود: شجره خود مؤمن است" زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ" فرمود: بالاى كوه كه لا غربيه يعنى شرق ندارد، و لا شرقيه يعنى غربى برايش نيست، چون وقتى آفتاب طلوع كند از بالاى آن طلوع مى‏كند، و چون غروب مى‏كند باز از بالاى آن غروب مى‏كند" يَكادُ زَيْتُها يُضِي‏ءُ" نزديك است كه نور دل او خودش روشن شود، بدون اينكه كسى با او سخنى بگويد (و او را هدايت كند).

" نُورٌ عَلى‏ نُورٍ" واجبى بالاى واجبى ديگر و سنتى بالاى سنتى ديگر،" يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ" خدا هر كه را بخواهد به واجبات و سنت‏هاى خود هدايت مى‏كند،" وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ" كه يكى همين مثلى است كه براى مؤمن زده.

آن گاه فرمود: پس مؤمن در پنج نور قرار دارد و در آنها آمد و شد مى‏كند، مدخلش نور، مخرجش نور، علمش نور، كلامش نور و مصيرش در روز قيامت به سوى بهشت نور است، من عرضه داشتم: اينها مى‏گويند اين مثل، مثل براى نور خدا است، فرمود: سبحان اللَّه، خدا كه مثل ندارد، مگر خودش نفرموده:" فَلا تَضْرِبُوا لِلَّهِ الْأَمْثالَ- براى خدا مثل نزنيد"؟ «1».

مؤلف: اين حديث مؤيد بيان قبلى ما است كه در تفسير آيه گذرانديم، و امام (ع) در تفسير آيه به بيان بعضى از فقرات آن اكتفاء كرده به اين كه پاره‏اى از مصاديق برايش آورده، مثل مصاديقى كه در ذيل جمله" يَكادُ زَيْتُها يُضِي‏ءُ" و ذيل جمله" نُورٌ عَلى‏ نُورٍ" بيان داشت.

و اما اينكه از در تعجب فرمود: سبحان اللَّه خدا مثل ندارد، منظور امام اين بوده كه مثل در آيه، مثل براى نور خدا كه اسم خدا است و بر او حمل مى‏شود نيست، چون اگر مثل براى او باشد، لازم مى‏آيد كه درباره خدا قائل به حلول و يا انقلاب شويم، (چون معناى آيه اين مى‏شود كه خدا كه نور است در آسمان و زمين حلول كرد و يا اصلا خود آسمان و زمين شده) و خدا منزه از اين معانى است بلكه مثل مذكور مثل نورى است كه خدا به آسمانها و زمين افاضه كرده، و اما ضمير در جمله" مَثَلُ نُورِهِ" اشكالى پديد نمى‏آورد، چون هيچ عيبى ندارد كه ضمير مذكور به خود خداى تعالى بر گردد و در عين حال معناى صحيح هم محفوظ باشد.

(1) تفسير قمى، ج 2، ص 103.

/ 583