ترجمه تفسیر المیزان جلد 15
لطفا منتظر باشید ...
ثبوت خير كثير در خدا، با اينكه آن خير عايد خلقش مىشود، كنايه است از جوشش و فوران خير از او بر خلق او، به خاطر اينكه كتابى بر بندهاش نازل كرده كه فارق ميان حق و باطل، و نجات دهنده عالميان از ضلالت، و سوق دهنده به سوى هدايت است.و اگر در آيه شريفه نزول قرآن را از ناحيه خدا، و رسول خدا (ص) را فرستاده او، و نذير براى عالميان خوانده، و نيز قرآن را فرقان و جدا كننده حق از باطل ناميده، و رسول را بنده خداوند، بر عالميان معرفى كرده، اشعار دارد بر اينكه مملوك خدا است، و هيچ اختيارى از خود ندارد، همه به منظور زمينه چينى براى مطالبى است كه بعدا از مشركين حكايت مىكند، كه به قرآن طعنه زدند كه اين افتراء بر خدا است. و محمد (ص) آن را از پيش خود تراشيده، و قومى ديگر نيز او را كمك كردهاند، و اينكه پيغمبر طعام مىخورد، و در بازارها راه مىرود، و طعنههاى ديگرى كه زدند، و پاسخى كه از طعنههاى ايشان داده.پس حاصل كلام اين شد كه قرآن كتابى است كه با حجتهاى باهره خود بين حق و باطل جدايى مىاندازد، پس خودش جز حق نمىتواند باشد، چون باطل ممكن نيست ميان حق و باطل فارق باشد، و اگر خود را به صورت حق جلوه مىدهد، براى فريب دادن مردم است.و آن كسى كه اين كتاب را آورده عبدى است مطيع خدا كه عالميان را با آن انذار نموده، و به سوى حق دعوت مىكند پس او نيز جز بر حق نمىباشد، و اگر بر باطل بود به سوى حق دعوت نمىكرد، بلكه از حق گمراه مىساخت، علاوه بر اين خداى سبحان در كلام معجز خود به صدق رسالت او شهادت داده، و كتاب او را نازل از ناحيه خود خوانده.از اينجا معلوم مىشود اينكه بعضى «1» از مفسرين گفتهاند: مراد از" فرقان" مطلق- كتابهاى آسمانى و نازل بر انبياء است، و مراد از" عبد او"، عموم انبياء است، صحيح نيست و دورىاش از ظاهر لفظ آيه بر كسى پوشيده نمىباشد.لام در جمله" لِيَكُونَ لِلْعالَمِينَ نَذِيراً" لام تعليل است، و مىرساند كه هدف از تنزيل فرقان بر عبدش اين است كه بيم دهنده جميع عالم از انس و جن باشد، چون كلمه جمع در صورتى كه الف و لام بر سرش در آمده باشد استغراق و كليت را مىرساند. و همين تعبير يعنى آوردن صيغه جمع با الف و لام خالى از اشاره به اين معنا نيست كه براى همه عالم يك اله و