كسانى كه كافرند گويند: اين ادعا جز دروغ چيزى نيست كه آن را وى ساخته و گروهى ديگر وى را در ساختن آن يارى كردهاند حقا كه ستم و دروغى پيش آوردند (4).و گويند داستانهاى گذشتگان و افسانههاى قديمى است كه آن را مىنويسند و بامداد و پسين به او القاء مىكنند (5).بگو كه در آسمانها و زمين داناى راز است اين را نازل كرده كه وى آمرزنده و رحيم است (6).گويند اين چه پيغمبرى است كه چون مردم عادى غذا مىخورد و در بازارها گام مىزند؟ چرا فرشتهاى به او نازل نشده كه با وى بيمرسان باشد؟ (7).يا چرا گنجى براى او از آسمان نيفتاده يا باغى ندارد كه از ميوه آن بخورد، و ستمگران گويند به جز مرد جادو زدهاى را پيروى نمىكنيد (8).بنگر چگونه براى تو مثلها زدند و گمراه شدند و راهى نتوانند (جست) (9).بزرگ است آنكه اگر خواهد بهتر از اينها به تو مىدهد، بهشتهايى كه در آن جوىها روان است و براى تو قصرهايى پديد آورد (10).(اين حرفها كه مىزنند همه بهانه است) واقع قضيه اين است كه اينان رستاخيز را دروغ مىشمارند و ما براى هر كس كه رستاخيز را دروغ شمارد آتشى افروخته آماده كردهايم (11).آتشى كه چون از مكانى دور به چشمشان رسد غليان و صفير هول انگيز آن را بشنوند (12).و چون دست بسته به تنگناى آن در افتند در آنجا آرزوى هلاكت كنند (13).ديگر هلاكتتان يكى نيست بلكه هلاكتهاى بسيار بخواهيد (14).بگو: آيا اين بهتر است يا بهشت جاويد كه پرهيزكاران را به عنوان پاداش و سر انجام وعده دادهاند (15).و در آنجا جاودانه هر چه بخواهند دارند، وعدهاى كه به عهده پروردگار تو است و همه بايد آن را در خواست كنند و در طلبش برخيزند (16).و اين وعده در روزى وفا مىشود كه مشركين با آنچه سواى خدا مىپرستند محشورشان كند و گويد شما اين بندگان را گمراه كرديد يا خودشان راه را گم كردند (17).