ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

روزى كه آسمان با ابر شكافته شود و فرشتگان فراوان نازل شوند (25).

آن روز فرمانروايى خاص خداى رحمان است و براى كافران روزى بسيار دشوار مى‏باشد (26).

روزى كه ستمگر دستهاى خويش بگزد و گويد: اى كاش طريقه پيغمبر را پيش گرفته بودم (27).

واى بر من، كاش فلانى را به دوستى نگرفته بودم (28).

او مرا از قرآن گمراه كرد و شيطان مايه خذلان آدمى است (29).

پيغمبر گويد: پروردگارا قوم من اين قرآن را هذيان و بيهوده پنداشتند (30).

چنين براى هر پيغمبرى از گنه‏كاران دشمنى نهاديم و پروردگارت بس است براى راهبرى و ياورى (31).

بيان آيات‏

اين آيات اعتراض ديگرى را از مشركين بر رسالت رسول حكايت نموده كه خواسته‏اند با آن اعتراض، رسالت وى را رد كنند، و حاصل اعتراضشان اين است كه اگر ممكن باشد كه از جنس بشر بدان جهت كه بشر است شخصى رسول شود، و ملائكه بر او وحى خداى سبحان بياورد، و رسول خدا را ببيند، و با او از راه وحى سخن بگويد، بايد ساير افراد بشر نيز بدان جهت كه بشرند داراى اين خصايص بگردند، پس اگر آنچه او ادعاء مى‏كند حق باشد بايد ما، و يا بعضى از ما نيز مانند او باشيم، آنچه را او مدعى ديدنش است ببينيم، و آنچه او درك مى‏كند ما نيز درك بكنيم.

البته اين اعتراض را از امتهاى سابق آموخته بودند، چون بنا به حكايت قرآن مبتكر آن اقوام خيلى قديمى بودند، كه گفتند:" إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنا" «1» كه تقريبش مكرر گذشته.

و اين اعتراض و اعتراض قبليشان كه با جمله" ما لِهذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ" شروع مى‏شد، در حقيقت به منزله يك حجت است، كه خصم را به التزام يكى از دو محذور ناچار مى‏كند، و حاصل بيانش اينكه رسالتى كه اين رسول آن را ادعاء مى‏كند، اگر موهبتى آسمانى، و اتصالى غيبى است كه هيچ بشرى بدان جهت كه بشر است نمى‏تواند به آن نايل آيد، پس حتما بايد ملكى از همان عالم غيب نازل شود، تا با رسول بشرى به كار انذار بپردازد، يا گنجى يا باغى براى او قرار دهد كه از آن امرار معاش كند.

(1) سوره ابراهيم، آيه 10.

/ 583