ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

احتياج به آن فرا رسد و آن معلومات را عملا پياده كند.

با اين بيان روشن مى‏گردد كه تعليم، غير از تثبيت در فؤاد است. آرى، فرق است بين اينكه طبيب يك مساله بهداشتى را به شاگرد خود (بطور نظرى) ياد دهد و بين اينكه همين مساله را در بالين مريضى (بطور عملى) به او بياموزد و از مريض نشانه‏هاى مرض را بپرسد و او پاسخ دهد و اين پاسخ و پرسش را با قواعدى كه به شاگرد درس داده تطبيق كند كه در اين صورت آنچه مى‏گويد با آنچه مى‏كند تطبيق كرده است.

از اينجا معلوم مى‏شود كه القاى يك نظريه علمى در هنگام احتياج و رسيدن هنگام عمل در دل شاگردى كه مى‏خواهد آن را بياموزد بهتر ثبت مى‏گردد و در قلب مى‏نشيند، و پا بر جاتر هم خواهد بود، يعنى به زودى فراموش نمى‏شود، مخصوصا در معارفى كه فطرت بشرى هم مؤيد آن باشد و بشر را بدان رهنمون شود كه در چنين معارفى فطرت، آماده پذيرفتن آن است، چون نسبت به آن احساس احتياج مى‏كند، (نظير همان القائاتى كه استاد طب به شاگرد خود در بالين مريض مى‏كند).

معارف الهى كه دعوت اسلامى متضمن آن بوده و قرآن كريم به آن ناطق است شرايع و احكامى است عملى و قوانينى است فردى و اجتماعى كه حيات بشريت را با سعادت همراه مى‏كند، چون مبنى بر اساس اخلاق فاضله‏اى است كه مرتبط است با معارف كلى الهى كه آن نيز بعد از تجزيه و تحليل به توحيد منتهى مى‏گردد، هم چنان كه توحيد هم اگر تركيب شود به صورت همان معارف و دستورات اخلاقى و احكام عملى جلوه مى‏كند.

در چنين مكتبى بهترين راه براى تعليم و كامل‏ترين طريق و راه تربيت اين است كه:

آن را به تدريج بيان نمايد و هر قسمت آن را به حادثه‏اى اختصاص دهد كه احتياجات گوناگونى به آن بيان دارد و آنچه از معارف اعتقادى و اخلاقى و عملى كه مرتبط با آن حادثه مى‏شود بيان كند، و نيز متعلقات آن معارف از قبيل اسباب عبرت‏گيرى و پندگيرى از سرگذشتهاى گذشتگان و سر انجام كسانى كه به غير آن دستور عمل كردند و سر نوشت طاغيان و مشركينى كه از عمل به آن معارف سرپيچى نمودند، را بيان نمايد.

اتفاقا قرآن كريم هم همين رويه را دارد، يعنى آيات آن هر يك در هنگام احساس حاجت نازل شده، در نتيجه بهتر اثر گذاشته است، هم چنان كه خود قرآن فرموده:" وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى‏ مُكْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزِيلًا" «1» و نيز همين معنا مورد نظر آيه مورد بحث‏

(1) و قرآنى كه ما آن را قسمت قسمت نموديم تا با مجال بيشتر بر مردمش بخوانى. سوره اسرى، آيه 106.

/ 583