ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

" وَ تَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لا يَمُوتُ".

بيشتر مفسرين گفته‏اند:" استثناء در آيه، منقطع است و معنايش" لكن من يشاء ان يتخذ الى ربه سبيلا" مى‏باشد، يعنى بگو من مزد نمى‏خواهم و ليكن اگر كسى بخواهد در راه خدا به فقيرى صدقه دهد بدهد". ولى اين تفسير صحيح نيست، چون نه در لفظ آيه دليلى بر آن وجود دارد و نه در سياق آن.

بعضى «1» از مفسرين گفته‏اند:" استثناء متصل است، ولى مضافى در كلام حذف شده و تقدير كلام:" الا فعل من شاء ان يتخذ الى ربه سبيلا" است، يعنى من مزدى در برابر رسالتم نمى‏خواهم، مگر عمل كسى كه بخواهد به وسيله ايمان و اطاعت به آنچه من بدان دعوت مى‏كنم راهى به سوى پروردگار خود باز كند". ولى اين نيز صحيح نيست، براى اينكه بنا بر اين تفسير، معنا همان مى‏شود كه ما گفتيم (البته) با اين تفاوت كه در اين تفسير تقديرى به كار گرفته شده و تقدير هم كه بر خلاف اصل است، و گرنه، ما هم گفتيم كه: اين آيه مى‏خواهد خيال مردم را از جهت بدهكارى مزد راحت نموده به كلى طمع ايشان را قطع كند و مزد رسالت را منحصر در پذيرفتن دعوت سازد.

بعضى «2» ديگر گفته‏اند: اين استثناء، متصل است ولى مضافى در تقدير است و تقدير آيه:" لا اسئلكم عليه من اجر الا اجر من شاء ..." است، يعنى من مزدى نمى‏خواهم مگر مزدى كه در اثر ايمان آوردن كسى عايدم مى‏شود، چون" الدال على الخير كفاعله" «3»، ولى اگر اين حرف صحيح باشد مقتضايش اين است كه بفرمايد:" الا من اتخذ الى ربه سبيلا" و ديگر احتياج به كلمه" شاء" نداشت چون اجرى كه عايد رسول خدا (ص) مى‏شود از ايمان و عمل مردم مى‏شود، نه از مشيت و خواستن آنان.

" وَ تَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لا يَمُوتُ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَ كَفى‏ بِهِ بِذُنُوبِ عِبادِهِ خَبِيراً" بعد از آنكه اين معنا را مسجل و قطعى كرد كه رسول خدا (ص) هيچ مسئوليتى در امر مردم ندارد، و هيچ وظيفه‏اى جز تبليغ رسالت به عهده او نيست و بايد به آنها برساند كه در دعوتش هيچ مزدى هم منظور ندارد و مردم در كار خود در كمال اختيارند، اگر خواستند ايمان بياورند و اگر خواستند كفر بورزند. اينك در اين جمله آن بيان را تتميم‏

(1) تفسير لاهيجى، ج 3، ص 347.(2) منهج الصادقين، ج 6، ص 411.

(3) هر كس كسى را به سوى خيرى دلالت كند مزد عامل آن خير را دارد.

/ 583