ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و در تفسير قمى در ذيل آيه" أَ لَمْ تَرَ إِلى‏ رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ" از ابى الجارود از امام باقر (ع) روايت كرده كه فرمود:" ظل" عبارت است از ما بين طلوع فجر و طلوع آفتاب «1».

و در مجمع البيان در ذيل آيه" وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْماءِ ..." از ابن سيرين روايت كرده كه گفت: اين آيه در خصوص رسول خدا (ص) و على بن ابى طالب نازل شده كه دخترش فاطمه را به آن جناب تزويج كرد، پس على پسر عموى او و شوهر دختر اوست كه هم نسب اوست و هم داماد او«2».

و در الدر المنثور است كه ابن جرير و ابن مردويه از ابن عباس روايت كرده كه در ذيل جمله" وَ كانَ الْكافِرُ عَلى‏ رَبِّهِ ظَهِيراً" گفته است: مقصود از اين كافر ابا الحكم است كه رسول خدا (ص) وى را ابو جهل نام نهاد «3».

مؤلف: اين دو روايت به جرى و تطبيق يكى از مصاديق بر عموم آيه، شبيه‏تر به نظر مى‏رسد.

و در تفسير قمى در روايت ابى الجارود از امام باقر (ع) در ذيل آيه" تَبارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّماءِ بُرُوجاً" آمده كه: بروج عبارت است از ستارگان و از اين ستارگان آن چند برجى كه مربوط به سه ماه بهار است:" حمل" و" ثور" و" جوزاء" است و آنكه مربوط به سه ماهه تابستان است:" سرطان" و" اسد" و" سبله" است و آنكه مربوط به سه ماهه پائيز است:" ميزان" و" عقرب" و" قوس" است، و آنكه مربوط به سه ماهه زمستان است:

" جدى" و" دلو" و" حوت" است كه مجموعا دوازده برج مى‏شود «4».

و در كتاب فقيه از امام صادق (ع) روايت كرده كه فرمود: هر چه در شب از تو فوت شد قضايش را در روز به جاى آر هم چنان كه خداى تعالى فرمود:" وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرادَ أَنْ يَذَّكَّرَ أَوْ أَرادَ شُكُوراً" يعنى هر كس كه بخواهد مى‏تواند آنچه در شب از او فوت شده در روز قضاء كند و آنچه در روز از او فوت شده در شب به جاى آورد «5».

(1) تفسير قمى، ج 2، ص 115.

(2) مجمع البيان، ج 7، ص 175.

(3) الدر المنثور، ج 5، ص 74.

(4) تفسير قمى، ج 2، ص 115 و 116.

(5) من لا يحضره الفقيه، ط بيروت، ج 1، ص 315، ح 1.

/ 583