ترجمه تفسیر المیزان جلد 15
لطفا منتظر باشید ...
امور عالم هر قسمتش واگذار به يك طبقه از معبودها بود، مثلا حب و بغض، و صلح و جنگ، و آسايش و امثال اينها هر يك به يك طبقه واگذار شده بود، بعضىها هم معتقد بودند تدبير نواحى مختلف عالم هر قسمت به يك طبقه از معبودين واگذار شده، مثلا آسمان به دست يكى، و زمين به دست ديگرى، و انسان به دست يكى، و ساير انواع موجودات به دست ديگرى واگذار شده است، در نتيجه براى وثنى مسلكان يك رب مطرح نبوده، بلكه ارباب متعدد و آلهه بسيارى قائل بودند كه هر يك عالمى را كه به او واگذار بود تدبير مىكرد، الهى مدبر امور زمين و الهى ديگر مدبر امور آسمان و الهى مدبر امور جايى ديگر بود و همه اين آلهه، يعنى ملائكه و جن و قديسين از بشر، خود نيز الهى دارند كه او را مىپرستند و او خداى سبحان است كه اله الآلهه و رب الارباب است. حال كه اين معنا روشن شد معلوم شد كه در برابر يك وثنى، كلمه رب العالمين كلامى بى معناست و با اصول مذهب آنان هيچ معنايى ندارد، چون اگر مقصود از اين كلمه يكى از مقدسات مذكور باشد كه هيچ يك از آنها رب العالمين نيست، بلكه رب عالم خودش مىباشد كه مسئول تدبير و مباشر در تصرف همان عالم است، مانند عالم آسمان و عالم زمين و امثال آن، و اگر منظور از اين كلمه خداى سبحان باشد كه باز او رب العالمين نيست و اصلا با عالميان سر و كارى ندارد، زيرا گفتيم امور عالميان به زعم فرعونيان واگذار به ديگران شده است و خداى سبحان رب آنان و به عبارت ديگر رب الارباب و تنها اله عالم الهه است و اگر غير اين دو طايفه منظور باشد، يعنى كسى منظور باشد كه نه رب واجب الوجود باشد و نه ارباب ممكن الوجود، كه چنين ربى مصداق خارجى و معقول ندارد.پس در جمله" قالَ فِرْعَوْنُ وَ ما رَبُّ الْعالَمِينَ" فرعون از موسى (ع) از حقيقت رب العالمين مىپرسد، چون فرعون وثنى مذهب بود و خود بت مىپرستيد و مع ذلك ادعاى الوهيت هم داشت. اما اينكه بت مىپرستيد، براى اينكه در سوره اعراف دربارهاش فرموده:" يَذَرَكَ وَ آلِهَتَكَ" «1»، پس معلوم مىشود آلهه داشته و اما ادعاى الوهيتش از همان آيه و آيه" فَقالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى" «2» استفاده مىشود.و در اعتقاد وثنىها منافاتى ميان رب و مربوب بودن يك نفر نيست و ممكن است شخص واحدى مانند فرعون، مثلا از يك سو خودش رب ساير مردم باشد و از سوى ديگر