ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و آنچه بين آن دو است استدلال مى‏كنند بر اينكه همه اين عوالم يك مدبر و يك رب دارند، كه در ربوبيت خود شريكى ندارد و چون قائل به وجود ربى واحد براى عالميان بوده‏اند، ناچار از كلمه" رب العالمين" تصورى در ذهنشان مى‏آيد، چون معنا ندارد بدون تصور چيزى، تصديق به آن كنند.

و به عبارت خلاصه‏تر اينكه: رب العالمين كسى است كه اهل يقين، وقتى به آسمانها و زمين و ما بين آن دو مى‏نگرند و نظام واحد را در آنها مى‏بينند به وى و به ربوبيتش نسبت به همه آنها يقين پيدا مى‏كنند.

و استدلال به تحقق تصديق بر تحقق تصور قبل از آن، قوى‏ترين استدلالى است كه ممكن است اقامه شود بر اينكه خداى تعالى به وجهى قابل درك و به تصورى صحيح قابل تصور است هر چند كه به حقيقت و كنهش قابل درك نيست و محال است احاطه علمى به وى يافت.

پس با آنچه گفته شد دو نكته به خوبى روشن گرديد:

اول اينكه: موسى (ع) در پاسخ به فرعون وى را در آنچه پرسيد به چيزى حواله داد كه اهل يقين مى‏توانند تصورش كنند، چون به وجودش يقين دارند (و خلاصه فرمود اگر مى‏خواهى رب العالمين را تصور كنى و بدانى كه كيست، بايد اهل يقين شوى).

دوم اينكه: آن حجيت و برهانى كه در سخن خود بدان اشاره كرد، برهانى بود بر توحيد ربوبيت، كه آن را از وحدت تدبير گرفته بود، چون در قبال وثنى‏ها بايد همين مساله توحيد ربوبيت اثبات شود، زيرا وثنى‏ها- همانطور كه مكرر گفته شد- قائل به توحيد ذات هستند، و در ربوبيت خدا شريك قائل شده‏اند.

با اين بيان، فساد گفتار بعضى «1» از مفسرين روشن مى‏شود كه گفته‏اند: از آنجايى كه علم به حقيقت ذات خدا ممتنع و محال بوده، موسى (ع) از تعريف حقيقت رب العالمين عدول كرده، متعرض تعريف او به صفاتش شده است و گفته رب العالمين همان رب آسمانها و زمين و ما بين آن دو است و با جمله" إِنْ كُنْتُمْ مُوقِنِينَ" اشاره كرد به اينكه سراپاى عالم، با حدوث خود دلالت مى‏كند بر اينكه داراى محدث و پديد آورنده است، و پديد آورنده‏اش ذاتى است واحد و واجب الوجود كه هيچ چيز در وجوب وجود شريك او نيست.

وجه فساد اين گفتار همان است كه گفتيم وثنيت همه اين حرفها را قبول دارند، يعنى‏

(1) روح المعانى، ج 19، ص 72.

/ 583