ترجمه تفسیر المیزان جلد 15
لطفا منتظر باشید ...
حبط شده، و ثبت نگشته است." وَ إِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ" كلمه" تلقيه" با كلمه" تلقين" تقريبا به يك معناست و اگر دو وصف" حكيم" و" عليم" را نكره آورد، هم به منظور تعظيم بود و هم تصريح كند به اينكه اين قرآن از ناحيه خداى تعالى است، تا خود حجتى باشد بر رسالت خاتم الانبياء (ص) و تاييدى باشد براى معارفى كه قبلا بيان داشت و صحهاى باشد براى آنچه از داستانهاى انبياء به زودى ذكر مىكند.و اگر در ميان همه اسماى حسناى خدا دو نام شريف حكيم و عليم را ذكر كرده، براى آن بود كه دلالت كند بر اينكه نزول اين قرآن از ناحيه سرچشمه حكمت است، ديگر هيچ ناقضى نمىتواند آن را نقض كند و هيچ عامل وهنى نمىتواند آن را موهون سازد و نيز، از ناحيه منبع علم است، پس هيچ دروغى در اخبار آن نيست، و هيچ خطايى در قضاوتش راه ندارد.