ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فيه النار" بوده، يعنى مبارك است آن كسى كه در مكانى قرار دارد، كه آتش در آن مكان است و مقصود از آن مكان بقعه مباركه‏اى است كه درخت در آن قرار داشته است و در سوره قصص نام آن بقعه آمده، و مراد از" مَنْ فِيها" موسى (ع) است و مقصود از" من حولها" انبيايى هستند كه از آل ابراهيم و از بنى اسرائيل در پيرامون آن بقعه يعنى سرزمين شام منزل گزيده‏اند.

بعضى «1» ديگر گفته‏اند: مراد از" مَنْ فِي النَّارِ" نور خداى تعالى، و مراد از" من حولها" موسى (ع) است.

بعضى «2» ديگر گفته‏اند: مراد از" مَنْ فِي النَّارِ" درخت است كه در احاطه آتش قرار داشت و مراد از" من حولها" ملائكه‏اى است كه خداى را تسبيح مى‏گفته‏اند. ليكن بيشتر اين وجوه تفسير به رأى است كه از نظر خواننده مخفى نمى‏باشد.

" يا مُوسى‏ إِنَّهُ أَنَا اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ" خداى تعالى در اين جمله خود را براى موسى معرفى مى‏كند، تا بداند آن كسى كه دارد با او سخن مى‏گويد پروردگار متعال اوست. پس، اين آيه در اين سوره در برابر آيه" نُودِيَ يا مُوسى‏ إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ ..." مى‏باشد، كه خواننده بايد به سوره طه مراجعه نموده، و در آن دقت كند.

" وَ أَلْقِ عَصاكَ فَلَمَّا رَآها تَهْتَزُّ كَأَنَّها جَانٌّ وَلَّى مُدْبِراً وَ لَمْ يُعَقِّبْ" كلمه" تهتز" از اهتزاز است، كه به معناى تحريك به شدت است و" جان" به معناى مار كوچكى است كه به سرعت مى‏دود، و" مدبرا" از إدبار است كه خلاف اقبال را معنا مى‏دهد و" يعقب" از تعقيب است كه به معناى حمله بعد از فرار است يعنى كسى كه دشمن را تعقيب مى‏كند اگر دشمن فرار كرد و دوباره حمله كرد او هم حمله كند.

و در آيه، حذف و ايجازى به كار رفته، كه" فا" ى فصيحه از آن خبر مى‏دهد، چون بعد از آنكه فرمود:" عصايت را بينداز"، به دنبالش فرمود:" پس همين كه ديد به شدت به حركت در آمد" و از كلمه" پس همين كه" فهميده مى‏شود كه تقدير كلام چنين بوده:" عصايت را بينداز، پس همين كه عصايش را افكند و ناگهان به صورت اژدهايى آشكار شده درآمد كه داشت به شدت حركت مى‏كرد و مثل يك مار كوچك جست و خيز مى‏كرد- چون آن را بديد كه به شدت حركت مى‏كند- رو به عقب فرار كرد ...".

(1) مجموعه من التفاسير، ج 4، ص 504.

(2) روح المعانى، ج 19، ص 161.

/ 583