ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

از قبيل الفاظ و يا مفاهيمى باشد كه الفاظ بر آنها دلالت مى‏كند، بلكه اگر واقعا چنين اسمى باشد و چنين آثارى در آن باشد لا بد، حقيقت اسم خارجى است، كه مفهوم لفظ به نوعى با آن منطبق مى‏شود، خلاصه: آن اسم حقيقتى است كه اسم لفظى اسم آن اسم است.

و در الفاظ آيه شريفه هيچ خبرى از اين اسمى كه مفسرين گفته‏اند نيامده، تنها و تنها چيزى كه آيه در اين باره فرموده اين است كه شخص نامبرده كه تخت ملكه سبأ را حاضر كرد علمى از كتاب داشته و گفته است:" من آن را برايت مى‏آورم" غير از اين دو كلمه در باره او چيزى نيامده، البته اين در جاى خود معلوم و مسلم است، كه كار در حقيقت كار خدا بوده، پس معلوم مى‏شود كه آن شخص علم و ارتباطى با خدا داشته، كه هر وقت از پروردگارش چيزى مى‏خواسته و حاجتش را به درگاه او مى‏برده خدا از اجابتش تخلف نمى‏كرده. و به عبارت ديگر، هر وقت چيزى را مى‏خواسته خدا هم آن را مى‏خواسته است.

از آنچه گذشت اين نيز روشن شد كه علم مذكور از سنخ علوم فكرى و اكتسابى و تعلم بردار نبوده است.

" أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ"- كلمه" طرف" به طورى كه گفته‏اند: به معناى نگاه و چشم برگرداندن است و" ارتداد طرف" به معناى اين است كه آن چيزى كه نگاه آدمى به آن مى‏افتد، در نفس نقش بندد و آدمى آن را بفهمد كه چيست، پس مقصود آن شخص اين بوده كه من تخت ملكه سبأ را در مدتى نزدت حاضر مى‏كنم كه كمتر از فاصله نگاه كردن و ديد آن باشد.

بعضى «1» از مفسرين گفته‏اند: طرف به معناى برداشتن پلك چشم و بازكردن آن براى ديدن است و ارتداد طرف به معناى بسته شدن پلكها به طور طبيعى است، نه بستن عمدى و اختيارى، چون اگر آن مراد بود، تعبير مى‏فرمود به رد طرف، و اين خود نكته‏اى است كه نبايد از آن غفلت ورزيد.

ولى اين مفسر اشتباه كرده، چون طرف، يكى از افعال اختيارى آدمى است، ولى آنچه كه باعث بر اين فعل اختيارى مى‏شود طبيعت آدمى است، مانند نفس كشيدن و براى همين است كه احتياجى به فكر و انديشه قبلى ندارد، به خلاف امثال خوردن و نوشيدن.

بنا بر اين، فعل اختيارى، آن فعلى است كه به اراده آدمى مرتبط باشد، حال چه اينكه محتاج به فكر و انديشه سابق باشد و چه نباشد.

(1) روح البيان، ج 6، ص 350.

/ 583