ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

است، كه اعتراف ملكه هنگام داخل شدن به قصر كه مى‏گويد:" أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ" بر آن شهادت مى‏دهد. و اين اسلامش، با اسلامى كه قبلا بدان تصريح كرد و گفت:" وَ كُنَّا مُسْلِمِينَ" اشتباه نشود، براى اينكه آن اسلام، تسليم سليمان شدنش بود و اين اسلام، تسليم خدا شدن است.

اين آن معنايى است كه از سياق آيات برمى‏آيد، ولى مفسرين وجوه ديگرى در معناى آيه ذكر كرده‏اند، كه ما از نقل آنها صرف نظر كرديم.

جمله" إِنَّها كانَتْ مِنْ قَوْمٍ كافِرِينَ"، در مقام تعليل" صد" مذكور است و معنايش اين است: تنها چيزى كه او را از تسليم خدا شدن جلوگيرى نمود، همان معبودى بود كه به جاى خدا مى‏پرستيد و آن معبود- هم چنان كه در خبر هدهد گذشت- آفتاب بوده و سبب اين جلوگيرى اين بود كه ملكه نيز از مردمى كافر بود و (از نظر افكار عمومى) ايشان را در كفرشان پيروى مى‏كرد.

" قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ ..."

كلمه" صرح" به معناى قصر و هر بنايى است بلند و مشرف بر ساير بناها، و نيز به معناى محلى است كه آن را تخت كرده باشند و سقف هم نداشته باشد و كلمه" لجة" به معناى آب بسيار زياد است و كلمه" ممرد" اسم مفعول از تمريد است كه به معناى صاف كردن است و كلمه" قوارير" به معناى شيشه است.

و اگر فرمود:" بدو گفته شد داخل صرح شو"، گويا گوينده آن، بعضى از خدمتكاران سليمان (ع) بوده، كه در حضور او ملكه سبأ را راهنمايى كرده كه داخل شود و اين رسم همه پادشاهان بزرگ است.

" فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَ كَشَفَتْ عَنْ ساقَيْها"- يعنى وقتى ملكه سبأ آن صرح را ديد، خيال كرد استخرى از آب است، (چون خيلى آن شيشه صاف بود) لذا جامه‏هاى خود را از ساق پا بالا زد تا دامنش تر نشود.

" قالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوارِيرَ"- گوينده اين سخن سليمان است، كه به آن زن، مى‏گويد: اين صرح، لجه نيست. بلكه صرحى است كه از شيشه ساخته شده، پس ملكه سبا وقتى اين همه عظمت از ملك سليمان ديد و نيز آن داستان را كه از جريان هدهد و برگرداندن هدايا، و نيز آوردن تختش از سبا به دربار وى به خاطر آورد، ديگر شكى برايش نماند كه اينها همه معجزات و آيات نبوت او است و كار حزم و تدبير نيست، لذا در اين هنگام گفت" رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي ...".

/ 583