ترجمه تفسیر المیزان جلد 15
لطفا منتظر باشید ...
حضور بندگان متمرد و معرض از عبوديتش مخاطب قرار مىداد و به او شكايت مىكرد و او هم شكايت وى را به گوش بندگانش مىرسانيد، تا وقتى حجت تمام شد و اقامه بينه تكميل گرديد، آن چنان كه در جمله" آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ" ناگهان تاسف و تاثرش به هيجان آمده، خطاب را از آن شخص به سوى همه بندگان گردانيده، تا ايشان را كه تا كنون اعراض داشتند، وادار بر اقرار به حق كند و براى همين منظور يكى پس از ديگرى آيات خود را به رخ آنان مىكشد و شركشان را انكار و توبيخ مىكند، كه شما از من به غير من عدول كرديد و شما بيشترتان نمىدانيد. و بسيار كم توجهيد، با اينكه مىدانيد كه من منزه از داشتن شريكم و شما هم هيچ برهانى بر ادعاى خود نداريد." بَلْ هُمْ قَوْمٌ يَعْدِلُونَ"- يعنى بلكه آنان مردمى هستند كه از حق به سوى باطل و از خداى سبحان به سوى غير او عدول مىكنند.بعضى «1» از مفسرين گفتهاند: يعنى غير خدا را معادل و مساوى خدا مىدانند.در اين جمله نيز، التفاتى از خطاب مشركين به غيبت به كار رفته، چون قبل از اين جمله فرمود:" شما نمىتوانيد درختش را برويانيد" و در اين جمله مىفرمايد" آنان مردمى هستند كه عدول مىكنند" كه در اين جمله روى سخن باز متوجه به رسول خدا (ص) شده، و در اول آن كلمه" بل" را كه براى اعراض است آورده، تا بفهماند:اى رسول من! دنبال اينان را گرفتن و به حق وادار كردنشان هيچ فايده ندارد، چون از حق عدول خواهند كرد." أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَراراً ..."كلمه" قرار" مصدر و به معناى اسم فاعل، يعنى قار و مستقر بين دو چيز است و كلمه" رواسى" جمع راسيه است، كه به معناى ثابت و ريشهدار است و مراد از رواسى كوهها است كه در زمين ريشه دارند و پاى بر جايند و كلمه" حاجز" به معناى مانعى است كه بين دو چيز جاى داشته باشد.معناى آيه اين است كه: بلكه، آيا كسى كه زمين را پا بر جا كرد، تا شما را نلغزاند و در شكافها كه در جوف آن است نهرها قرار داد و براى آن كوههاى ثابت و پابرجا درست كرد و بين دو دريا مانع نهاد تا آبهاى آن دو بهم مخلوط نگردند، بهتر است يا آن شريكها كه مىپرستيد؟! و آن گفتارى كه در آيه قبلى گذرانديم عينا در اين آيه نيز مىآيد.