يعقوبى درتاريخ خود فرموده: در جنگ بنى نضير مسلمانان شراب خورده و مست شدند و در نتيجه شراب حرام شد و فى هذه الغزاة شرب المسلمون فسكروا فنزل تحريم الخمر (431) در سيره ابن هشام آمده: رسول الله صلّى الله عليه وآله در ربيع الاول بنى نضير را محاصره كرد و تحريم خمر نازل شد(432). ناگفته نماند شراب و هر مست كننده اى از اول در كليه اديان آسمانى حرام بوده است، و امكان ندارد پيامبرى آن را تجويز كرده باشد لذا محمدبن مسلم مىگويد از امام صادق عليه السلام از خمر سؤال شد؟ فرمود: رسول خدا صلّى الله عليه وآله فرمود: اولين چيزى كه خدا مرا از آن نهى كرده عبادت بتها و شرب خمر ومخاصمه با مردان بود: قال رسول الله صلّى الله عليه وآله ان اول مانهانى عنه ربى عزوجل: عن عبادة الاوثان و شرب الخمر و ملاحاة الرجال (433)ولى سخن در اين است كه بنا به مقتضاى زمان كدام وقت اين تحريم از طرف پيامبر اظهار و عملى شد، زيرا كه زمان و مكان دو چيز تعيين كننده در صدور حكم و اجراى آن هستند، لذا است كه حضرت صادق عليه السلام فرمايد: خداوند هيچ پيامبرى نفرستاده مگر آن كه در علم خدا بود كه چون دينش تكميل شود، خمر را تحريم كند، خمر پيوسته حرام بوده ولى دين از خصلتى به خصلت ديگرى عوض مىشود، اگر همه احكام دفعتا از مردم خواسته شود وامى مانند و از عمل عاجز مىشوند(434)دو روايت ديگر در كافى نظير روايت بالا نقل شده است، على هذا من آن قول را قبول دارم كه مىگويد: خمر به تدريج و با زمينه سازى تحريم شده است. قبلا آياتى نازل شده و موضع اسلام را درباره آن روشن كرده و چون مردم آمادگى يافته اند، تحريم و قدغن شده است.مرحوم مجلسى در بحار فرموده: خمر در سال چهارم هجرت تحريم شد و خلاصه سخن درباره خمر آن است كه در تحريم خمرچهار آيه نازل شده است، ابتدا آيه و من ثمرات النخيل و الاعناب تتخذون منه سكرا و رزقا حسنا (435) مسلمانان بعضى ها مىخوردند و آن بر آنها در آن روز حلال بود(436) آنگاه در جريان معاذبن جبل (437)آيه يسئلونك عن الخمر و الميسر (438)نازل گرديد به دنبال آن گروهى آن را ترك كرده و گروهى خوردند، تا اين كه عبدالرحمن بن عوف عده اى را ميهمان دعوت كرد و براى آنان مشروب فراهم آورد، آنها شراب خورده و مست شدند وقت نماز مغرب رسيد، يكى را براى خود امام جماعت كردند و او در حال مستى سوره كافرون را چنين خواند قل يا ايهاالكافرون، اعبد ماتعبدون و تا آخر با حذف لا خواند.در پى پيشامد، آيه ياايهاالذين آمنوا لاتقربوا الصلوة و انتم سكارى حتى تعلموا ما تقولون (439)نازل گرديد، يعنى اى اهل ايمان در حال مستى به نماز نايستيد تا بدانيد چه مىگوييد خداوند خمر را درحال صلاة تحريم فرمود در پى نزول اين آيه گروهى آن را ترك كرده و گفتند: چيزى كه ميان ما و نماز مانع شود چه فايده اى دارد؟! ولى عده اى فقط در حال نماز ترك كردند، يعنى بعد از نماز عشاء مىخوردند و تا صبح مستى برطرف مىشد، و نيز بعد از نماز صبح مىخوردند تا وقت ظهر مستى زايل مىگرديد.روزى عتبان بن مالك جمعى از مسلمانان را كه سعد بن وقاص نيز از آن جمله بود به ميهمانى دعوت كرد، براى آنها كله شترى را كباب كرده بود، خوردند و نوشيدند و مست شدند، درحال مستى شروع به مفاخره و خواندن اشعار كردند، سعدبن وقاص قصيده اى در هجو و تنقيص انصار خواند، و بر قوم خويش افتخار نمود، مردى از انصار استخوان فك شترى را برداشته و بر سعد كوبيد، پوست سرسعد شكافته استخوان سرش ظاهر شد، سعد به محضر رسول الله صلّى الله عليه وآله آمد و از مرد انصارص شكايت كرد... درنتيجه آيه انما الخمر و الميسر و الانصاب و الازلام رجس عمل الشيطان فاجتنبوه لعلكم تفلحون (440) به دنبال نزول آن، كه مشروب خورده و مست شود، هشتاد ضربه شلاق حد شرب خمر معين گرديد ناگفته نماند آيه اخير در سوره مائده است و آن آخرين سوره نازل شده است و اين نشان مىدهد كه تحريم خمر بعد از سال چهارم بوده است در هر حال ظاهر آن است كه تحريم به طور تدريج انجام گرفته است.جريان تحريم تدريجى درتفسير الميزان ذيل آيه فوق از ربيع الابرار زمخشرى نقل شده است و ضمنا بنا به روايت تفسير عياشى، ج 1، ص 339، و وسائل الشيعه، ج 17، ص 222 - 223، تحريم آن قبل از جنگ احد بوده است والله العالم