نزول سوره برائت - از هجرت تا رحلت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

از هجرت تا رحلت - نسخه متنی

سید علی اکبر قریشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نزول سوره برائت

از وقايع مهم سال نهم هجرت نزول سوره مباركه توبه است كه حضرت اول ابوبكر را به خواندن آن بر مشركان در مكه ماءمور كرد و سپس از او گرفت. امين الاسلام طبرسى در مجمع البيان در اول سوره توبه فرموده: مفسران و محدثان اتفاق دارند در اين كه: چون سوره برائت نازل گرديد رسول خدا آن را به ابى بكر داد، سپس از وى گرفت و به على بن ابيطالب عليه السلام داد... و امر كرده ده آيه از اول آن را بر مشركان بخواند و پيمان آنها را به طرف خودشان بيندازد.

مرحوم شيخ در ارشاد فرموده: از فضائل مولا اميرالمؤمنين آن است كه رسولخدا صلّى الله عليه وآله سوره برائت را به ابى بكر داد تا به وسيله آن عهد مشركان را (با شرايطى) به سوى خودشان انداخته و كان لم يكن بودن آن را اعلام نمايد، ابوبكر مقدارى از مدينه دور شده بود كه جبرئيل نازل شد و گفت: خداوند سلامت مىرساند و مىفرمايد: لايؤدى عنك الا انت اورجل منك بايد يا خودت جريان را بر مشركان برسانى يا مردى از اهل تو. حضرت على بن ابيطالب را خواست فرمود: ناقصه غضباء من را سوار شو و خودت را به ابى بكر برسان و برائت را از او بگير و به مكه ببر و پيمان مشركان را به سويشان بينداز و به ابى بكر بگو كه اگر خواست با تو باييد وگرنه به مدينه برگردد.

على عليه السلام خودش را به ابى بكر رسانيد، ابوبكر از ديدن او مرعوب شد و گفت: يا اباالحسن منظورت از آمدن چيست آيا مىخواهى با من بيايى يا علت ديگرى دارد؟ فرمود: رسول خدا صلّى الله عليه وآله امر كرد خودم را به تو برسانم و سوره برائت را گرفته به مردم ابلاغ كنم و تو را مخير نمايم. در رفتن و برگشتن گفت: نه پس من به مدينه برمى گردم. وچون به مدينه برگشت، به محضر آن حضرت آمد وگفت: يا رسول الله شما مرا به كارى اهل دانستيد كه مردم گردن دراز كرده به من نگاه مىكردند، چون پى آن كار رفتم مرا برگرداندى چه شده آيا درباره من آيه اى نازل گشته است فرمود: نه ؛ولى جبرئيل پيش من آمد و از خدا پيام آورد كه اين كار را بايد من انجام بدهم يا مردى از اهل من و على از من است و از طرف من فقط على مىتواند اين كار را بكند(705).

منظور از خواندن اول سوره برائت، قطع نظر از اعلام بيزارى خدا و رسول خدا از مشركان، ابلاغ چهار مطلب بود، اول: هيچ يك از كفار حق داخل شدن در كعبه را ندارد، دوم: مشركان من بعد حق به جا آوردن اعمال حج ندارند، سوم كسى حق ندارد در حال عريان بودن بيت را طواف كند، چهارم: هر كه با رسول خدا صلّى الله عليه وآله عهدى بسته عهدش تا آخر مراعات خواهد شد و هر كه عهدى نبسته فقط تا چهار ماه مهلت دارد و اگر اسلام نياورد كشته خواهد شد. موارد اول و دوم و چهارم اين مطالب در آيات 1تا 28 سوره برائت آمده است.

چون آن حضرت به مكه آمد در عرفه، و مزدلفه و روز قربان نزد قربان نزد جمره ها و در ايام تشريق، سوره برائت را بر آنها خواند و مطالب را اعلام فرمود و در همه آن ها با صداى بلند ندا مىكرد: برائة من الله و رسوله الى الذين عاهدتم من المشركين فسيحوا فى الارض اربعة اشهر... (706).

ناگفته نماند: اين ماءموريت كه به على عليه السلام محول گرديد، قطع از اين كه: حكايت از جانشينى امام بعد از رسول الله صلّى الله عليه وآله دارد، اين كار يك مرد شجاع و بى باك وقوى و با ايمان مثل على عليه السلام را لازم داشت و از ابوبكر كه محافظه كارى بيش نبود، ساخته نبود. آرى فقط آن حضرت بود كه توانست بر مشركان فرياد كشيده و: برائة من الله و رسوله را بخواند.

/ 260