نامه نجاشى پادشاه حبشه - از هجرت تا رحلت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

از هجرت تا رحلت - نسخه متنی

سید علی اکبر قریشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نامه نجاشى پادشاه حبشه

بسم الله الرحمن الرحيم من محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله الى النجاشى ملك الحبشه سلم انت فانى اليك الله الذى لااله الاهو الملك القدوس السلام المؤمن المهيمن و اشهد ان عيسى بن مريم روح الله و كلمته القاها الى مريم البتول الطيبه الحصينة فحملت بعيسى حملة منت روحه و نفخه كما خلق آدم بيدة و انى ادعوك الى الله وحده لاشريك له والموالاة على طاعته وان تتبعنى و توقن بالذى جاءنى فانى رسول الله و انى ادعوك و جنودك الى الله عزوجول وقد بلغت و نصحت فاقبلوا نصيحتى والسلام على من اتبع الهدى (563)

محتواى اين نامه با نامه كسرى فرق بسيار دارد، آن حضرت نامه ديگرى قبل از هجرت به نجاشى نوشته و آن در وقتى بود كه مهاجران از ترس مشركان به مكه و حبشه مهاجرت مىكردند و درآن نام جعفربن ابيطالب نيز آمده است ولى اين نامه غير از آن است طبرسى آن را در اعلام الورى ص 45 نقل كرده است، و در آن نوشته شده كه من عموزاده ام جعفر را به عده اى پيش تو فرستاده ام.

به هر حال ترجمه نامه چنين است: به نام خداى رحمان رحيم، اين نامه از محمد رسول خداست به نجاشى پادشاه حبشه سلامت (564) باشى من درباره تو خدا را حمد مىكنم (565) خداى حكمران، پاك، سلامت، ايمنى دهنده، مراقب بندگان را، گواهى مىدهم كه عيسى روح و اراده خداست كه در وجود مريم قرار گرفته، مريم بتول و پاك و عفيف، او با دميدن روح القدس به عيسى حامله شد، چنان كه خدا آدم را مانند عيسى با دست خويش آفريد.

من تو را مىخوانم به سوى خداى واحد بى شريك و به پيوستگى اطاعتش و اينكه از من پيروى كنى و به دينى كه براى من آمده ايمان بياورى، من رسول خدايم، تو را و لشكريانت را به سوى خداى عزوجل مىخوانم. دعوت را رساندم و نصيحت كردم نصحيت مرا قبول كنيد، سلام بر كسى كه از هدايت حق پيروى كند.

حضرت، نجاشى، را ملك - پادشاه فرموده و از كسرى با عظيم ياد كرده، جمله انت سلم ظاهرا همان است كه ترجمه كرديم و اين مىرساند كه نجاشى همان نجاشى اول بوده كه به جعفر و ديگر مهاجران احترام نمود، و عقد نكاح ام حبيبه را براى آن حضرت خواند و مهريه را خودش داد و بعد از وفاتش حضرت براى او در بقيع نماز ميت غائب خواند.

به هر حال: نجاشى چون نامه حضرت را خواند، آن را بر چشم خود گذاشت و به احترام نامه از تخت پايين آمد، و بر خاك نشست آنگاه حقه اى از عاج ساخت و نامه را در آن گذاشت و گفت: تا اين نامه در حبشه است اهل آن در سعادت خواهند بود: و قال: لن تزال الحبشه بخير ما كان هذا بين اظهرهم (566) آنگاه در جواب رسول خدا صلّى الله عليه وآله چنين نوشت:

بسم الله الرحمن الرحيم به محمد رسول خدا صلّى الله عليه وآله از نجاشى اصحمه (567) سلام بر تو اى پيامبر خدا و رحمت و بركات خدا بر تو باد، خدايى كه جز او معبودى نيست، خدايى كه مرا به اسلام هدايت كرد، يا رسول الله آنچه درباره عيسى نوشته بودى رسيد به خداوند آسمان و زمين قسم، عيسى عليه السلام از آنچه نوشته اى بالاتر نيست (نه خداست و نه پسر خدا) دينى را كه با آن به ما مبعوث شده اى دانستيم، پسر عمويت جعفر و ياران او را كرام نموديم، شهادت ميدهم كه راستى تو رسول خدايى با تو بيعت كردم و با عموزاده ات و به دست او به خداى رب العالمين اسلام آوردم نقل سيره حلبيه، در اينجا تمام مىشود ولى در نقل اعلام الورى و بحار اضافاتى دارد (568)

/ 260