در اولين سال هجرت، زيد بن حارثه و ابورافع از طرف آن حضرت ماءمور شده و دختران آن حضرت و زنش سوده را از مكه به مدينه آوردند، و نيز بعد از هفت ماه از هجرت با عايشه كه او را سه سال قبل از هجرت به عقد خود درآورده بود وصلت فرمود(134)و در آن سال عاص بن وائل سهمى پدر عمروبن عاص و وليدبن مغيرة كه از دشمنان سرسخت اسلام بودند در مكه به درك واصل شدند، نقل است كه چون مرگ وليد در رسيد ناله كرد؛ ابوجهل گفت: عموجان چرا ناله مىكنى گفت: به خدا از مرگ ناله نمى كنم ولى از پيروزى دين ابن ابى كبشه (رسول الله صلّى الله عليه وآله) در مكه بيمناكم ؛ ابوسفيان گفت: نترس ايمن بمير من ضمانت مىكنم كه نگذارم دين او پيروز شود (135)