محارب با خدا و رسول و مفسد فى الارض عنوانى است كه قرآن مجيد آن را در حق كسانى به كار برده و واجب القتل قلمدادشان كرده است. آنها كسانى هستند كه بر عليه اسلام، يا برعليه مصالح عمومى و يا بر عليه امنيت مردم كار مىكنند مانند، كسى كه روز روشن سلاح به دست گرفته نا امن ايجاد مىكند و يا راه را بر مسافران مىبندد، يا اسرار مسلمانان به بيگانگان ميدهد و برعليه اسلام جاسوسى مىكند، و يا زن و مردى كه عفت عمومى را با خطر انداخته و ناموس مردم را به ديگران مىدهند و يا موادمخدر وارد و يا توزيع مىكند و امثال آن، همه اينها با خدا و روسول خدا در جنگند كه آنها صلاح و آرامش و امنيت مردم را مىخواهند و اينها آن را به خطر مىاندازند، خداوند فرموده:انما جزاءالذين يحاربون الله، و رسوله و يسعون فى الارض فسادا ان يقتلوا او يصلبوا او تقطع ايديهم و ارجلهم من خلاف او ينفوا من الارض... (536)محاربان با خدا و رسول كه براى فساد در جامعه تلاش مىكنند كيفرشان فقط آن است كه به طور بيرحمانه كشته شوند، يا به دار آويخته گردند، يا دستها و پاهايشان به عكس بريده شود و يا از آن محل تبعيد گردند.طبرسى در مجمع البيان فرموده: به قولى اين آيات در رابطه با عرينى ها نازل گرديد(537) آنها به مدينه آمدند تا مسلمان شوند ولى هواى مدينه با آنها سازگار نبود، رنگهايشان زرد گرديد، رسول خدا صلّى الله عليه وآله به آن ها فرمود: برويد در نزد شترهاى زكات بمانيد و از شيرهاى... آنها بخوريد، آنها چنان كردند و صحت يافتند، آنگاه از اسلام مرتد شده، چوپانها را كشتند و شتران را بردند.رسول خدا صلّى الله عليه وآله چون از ماجرا با خبر شد دستور داد آنها را تعقيب و گرفته به مدينه آوردند، فرمود دست و پايشان را به عكس بريدند و چشمهايشان را درآوردند... و نيز گويند: آيات درباره قطاع الطريق نازل شد، معظم فقها بر اين قولند(538) اين قضيه و نزول آيات در كافى، ج 7، ص 245، باب حدالمحارب از امام صادق عليه السلام نقل شده ولى در آنجا كندن چشم نيست.انس بن مالك گويد: چون آنها را به مدينه آوردند، من با جوانان مدينه در پى آنها مىرفتيم تا ايشان را به محضر رسول الله آوردند، فرمود: دست و پاى آنها را قطع كرده و چشمهايشان را درآوردند و در همانجا به دار آويخته و من به آن ها نگاه مىكردم... و چون رسول خدا صلّى الله عليه وآله اين كار را با آنها كرد آيه، انما جزاءالذين يحاربون الله و رسوله... نازل گرديد، اين جريان در شوال سال ششم هجرت بود (539) مجلسى عليه الرحمه نيز آن را در ماه شوال سال ششم گفته است (540).ابن اثير در نهايه (سهل) گفته است: رسول خدا صلّى الله عليه وآله چمشهاى آنها را درآورد چون آنها چشمهاى چوپانها را درآورده بود، حضرت مقابله به مثل كرد، آرى حكم قصاص نيز بر آنها جارى فرموده است، واقدى درباره يكى از شهداء گويد: دست و پاى او را قطع كردند و خارها را در زبان و دو چشمش فرو بردند تا از دنيا رفت (541).به نظر مىآيد اولين بار حكم محارب در رابطه با عرينى ها عملى شده و رسميت يافته است چنان كه دركافى نيز از امام صادق نقل شده در اينكه: اين چهار حكم به ترتيب و نسبت به نحوه جرم است و ياحكم در اختيار هر يك مخير است روايات مختلف نقل شده، تفصيل آن در فقه و فتاوى ديده شود، آويزان كردن از دار به به جهت تماشاى مردم و عبرت آنان است.