ابن اثير در كامل گويد: رسول خدا صلّى الله عليه وآله در سال دهم هجرى ماءمورين خود را براى جمع آورى زكات و جزيه و ماليات به اطراف فرستاد، از جمله مهاجرين ابى اميه را به صنعاء فرستاد كه اسود عنسى مدعى نبوت، عليه او شورش كرد و زياد بن اسد انصاى را براى صدقات حضرموت گسيل فرمود. عدى بن حاتم طايى را براى زكات قبيله طى و اسد اعزام كرد. مالك بن نويره را براى زكات حنظله زبرقان بن بدر و قيس بن عاصم را براى زكات بحرين و على بن ابيطالب عليه السلام را براى صدقات و جزيه نجران فرستاد، و به على عليه السلام فرمود: زكات و جزيه را جمع كرده و برگردد.او بعد ا از انجام كارش به محضر رسول خدا صلّى الله عليه وآله در مكه در حجة الوداع برگشت و مردى از يارانش را فرمانده لشكريان نمود. آن فرمانده از خمس غنائم كه مىبايست تحويل رسول خدا صلّى الله عليه وآله شود لباسهايى به لشكريان داد، حضرت آنها را گرفت. لشكريان از اين كار به رسول خدا صلّى الله عليه وآله شكايت كردند. حضرت در خطبه اى كه خواند فرمود: از على بن ابى طالب شكايت نكنيد به خدا قسم او در راه خدا و اجراى اوامر او سختگير است: ايهاالناس لاتشكوا عليا فوالله انه لاخشن فى ذات الله و فى سبيل الله (717) مرحوم مجلسى (718) نقل كرده است، واقدى، در مغازى، جلد 3، ص 1079 به بعد احكام زكات را نيز در ضمن اين مطلب آورده است.