تقريبا يقينى است كه اين ازدواج و وصلت مقدس در سال دوم هجرت بوده است شيخ طوسى (306) فرموده: روز اول ذوالحجة روز ولادت ابراهيم خليل عليه السلام است در آن روز رسول خدا صلّى الله عليه وآله فاطمه را با اميرالمؤمنين عليه السلام تزويج كرد و روايت شده: در ششم آن ماه، مرحوم مجلسى نيز آن را در بحار، ج 43 ص 92، از مصباح نقل كرده است، در تاريخ يعقوبى و اعلام الورى سال اول هجرت نقل شده است ولى اصح سال دوم است.اين ازدواج مقدس كه سبب پيوند امامت با نبوت بود، به امر خداوند انجام گرفت و آنگاه كه به رسول الله صلّى الله عليه وآله گفتند: چرا فاطمه را به على دادى و به فلانى ندادى فرمود: خدا چنين كرد.مرحوم مجلسى از امالى مرحو شيخ طوسى نقل كرده: على عليه السلام فرمايد: ابوبكر و عمر پيش من آمده و گفتند: اى كاش محضر رسول خدا صلّى الله عليه وآله رفته و از فاطمه خواستگارى ميكردى، مىفرمايد: من محضر آن حضرت آمدم، چون مرا ديد خنديد و فرمود: يا على از اين خانه چه قصدى دارىگفتم: يا رسول الله صلّى الله عليه وآله من پسر عموى شما هستم، در اسلام سابقه دارم، شما را يارى كرده و در راه خدا جهاد كرده ام، فرمود: يا على راست مىگويى تو بالاتر از اينها هستى، گفتم: يا رسول الله صلّى الله عليه وآله فاطمه را به من تزويج كنيد، فرمود: پيش از تو كسانى از فاطمه خواستگارى كرده اند، و در همه اظهار كراهت كرده است. اما تو منتظر باش تا برگردم.رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم به اتاق فاطمه رفت، فاطمه بپا خاست، عباى آن حضرت را از دوشش گرفت، كفشش را بيرون آورد، آب وضو تهيه كرد، حضرت وضو گرفت، فاطمه پاهاى مبارك او را شست و نشست.آنگاه حضرت فرمود: فاطمه جانم، عرض كرد: لبيك يا رسول الله فرمود: على بن ابيطالب كسى است كه قرابت و فضل و اسلام او را شناخته اى من از خدايم خواسته ام تو را به بهترين و محبوبترين خلقش تزويج كند، على از تو خواستگارى مىكند نظرت چيستفاطمه ساكت شد، و سر به زير انداخت ولى روى برنگردانيد، رسول الله در قيافه او احساس قبول كرد، آنگاه به پا خاست و گفت: الله اكبر سكوت فاطمه حاكى از رضاى اوست.در اين هنگام جبرئيل نازل شد: يا رسول الله صلّى الله عليه وآله فاطمه را به على تزويج كن، خدا فاطه را براى على و على را براى فاطمه پسنديده است، آنگاه حضرت، فاطمه را به من تزويج كرد و دست مرا گرفت و فرمود: برخيز به نام خدا و بگو: على بركة الله و ماشاء الله لاقوة الابالله توكلت على الله ؛ سپس مرا آورد و در نزد فاطمه نشانيد، بعد گفت: خدايا على و فاطمه محبوب ترين خلق تو نزد من هستند، خدايا على و فاطه را دوست بدار و در نسل آن دو بركت بگذار و بر آن دو از جانب خودت حافظى برگمار، من آن دو، و فرزندان آن دو را از شر شيطان رجيم درامان تو قرار مىدهم (307).