عمروبن جموح
عمروبن جموح بن حرام انصارى از قبيله خزرج بود، و در احد شهيد شد و با عبدالله بن حرام پدر جابربن عبدالله در يك قبر دفن شدند در حالات وى گفته اند: قبل از اسلام آوردن بتى داشت كه در خانه نگاه مىداشت به نام مناف، عده اى از جوانان بنى سلمه كه مسلمان شده بودند، بت را دزديده و در گودال زباله مىانداختند، صبح كه مىشد، عمرو آن را پيدا مىكرده، مىشست و معطر مىكرد و مىگفت: واى بر شما كيست كه اين جسارت را برمعبود ما كرده استروز ديگر كه آن را در گودال زباله پيدا كرد، گفت: به خدا قسم اگر بدانى كى اين كار را كرده خارش مىكنم، روزى شمشير بر او آويخت و گفت: به خدا قسم من نمى دانم اين عمل كار كيست، اگر بتوانى با اين شمشير ازخودت دفاع كن، اين دفعه جوانان شمشير از او باز كرده و او را به سگ مرده اى بسته و در گودال زباله آويزان كردند، عمروبن جموح از ديدن آن منظره به خود آمد و مستبصر شده و گفت: به خدا قسم اگر تو مبعود بودى به اين حالت نمى افتادى.
تالله ان كنت الهالم تكن
اف لمصرعك الها يستدن
فالحمدلهل العلى ذى المنن
هوالذى انقذنى من قبل ان
اكون فى ظلمة قبر مرتهن
انت و كلب وسط بئر فى قرن
الان فلنشناءك عن سد الغبن
الواهب الرزق و ديان الدين
اكون فى ظلمة قبر مرتهن
اكون فى ظلمة قبر مرتهن