خاتمه اين سخن - از هجرت تا رحلت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

از هجرت تا رحلت - نسخه متنی

سید علی اکبر قریشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خاتمه اين سخن

مسعودى در مروج الذهب، ج 2، ص 61 در ذكر حالات معاويه نقل كرده: معاويه به حج رفت، سعدبن ابى وقاص نيز با او بود، پس از اطراف خانه خدا به دارالندوة آمد و سعد را نيز با خود بر كسى نشانيد، آنگاه شروع به ناسزا گفتن به على بن ابيطالب (صلوات الله عليه) كرد.

سعد با فرياد گفت: اى معاويه مرا با خود در كرسى نشانده آنگاه به على ناسزا مىگويى!! به خدا قسم اگر يك خصلت از خصال على در من بود براى من محبوبتر بود از هر چه آفتاب بر آن تابيده است.

اگر من مانند على داماد رسول خدا صلّى الله عليه وآله بوده و فرزندانى مثل على داشتم از دنيا و مافيها بر من محبوبتر بود، اگر رسول خدا مانند على به من گفت: فردا پرچم را به دست مردى خواهم داد كه خدا و رسولش دوستش دارند، و او خدا و رسول را دوست دارد، خدا قلعه را به دست او فتح خواهد كرد، بر من از آنچه آفتاب بر آن تابيده خوشتر بود.

و اگر رسول خدا به من مىگفت آنچه را كه در تبوك به على گف: تو بر من مانند هارون هستى بر موسى جز آن كه بعد از من پيامبرى نيست از دنيا و مافيها بر من محوبتر بود، به خدا قسم ديگر با تو در منزلى نخواهم نشست. اين را گفت و خارج شد(595).

/ 260