رسول خدا صلّى الله عليه وآله در وقت مراعت از حعرانه به منذربن ساوى حاكم بحرين نامه اى نوشت و او را به اسلام دعوت كرد و در اثر اسلام وى و گروه زيادى از اهل بحرين، و همه عرب و عده زيادى از عجم مسلمان گرديدند، و مردم بحرين مدتها قبل از ايران، اسلام را قبول كردند. نامه حضرت به حاكم بحرين چنين بود(668)بسم الله الرحمن الرحيم من محمد رسول الله الى المنذرين ساوى سلام عليك فانى احمدالله اليك الذى الااله الاهو و اشهد ان لااله الاهو، اما بعد فانى ادعوك الى الاسلام فاسلم تسلم، و اسلم يجعل لك الله ما تحت يديك و اعلم ان دينى سيظهر الى منتهى الخف والحافر (669).بلاذرى گويد (670): بحرين جزء مملكت ايران بود، و در آنجا جماعت كثيرى از عرب از قبائل عبدالقيس وبكربن وائل و تميم ساكن بودند و در زمان رسول خدا صلّى الله عليه وآله منذربن ساوى از طرف حكومت ايران بر آنجا حاكم بود. حضرت به منذربن ساوى و سيبخت مرزبان هجر نامه نوشته وآنها را به اسلام يا قبول جزيه دعوت كرد، آن دو اسلام آوردند، در نتيجه همه عرب اسلام را قبول كردند، ولى مجوس و يهود و نصارا در دين خويش ماندند و حاضر شدند، به منذر نماينده حضرت جزيه بدهند.منافقان مدينه گفتند: محمد مىگفت كه فقط از اهل كتاب جزيه قبول مىكنم، حال آن كه از مجوس بحرين نيز نجزيه مىگيرد و با آنكه اهل كتاب نيستند. در روايات آمده كه رسول خدا صلّى الله عليه وآله درجواب آن ها فرمود: مجوس پيامبر داشته اند يعنى اهل كتابند.بدين طريق به تدريج قسمت هجر و قطيف و محلهاى ديگر مسلمان شده و جزء مملكت اسلامى گرديدند، بلاذرى نقل مىكند علاءبن حضرمى يك وقت (از خراج و جزيه و زكات) هشتاد هزار به مدينه پول فرستاد كه به رسول خدا صلّى الله عليه وآله هيچ وقت آن مقدار پول نرسيد.