نامه 021-باز هم به زياد بن ابيه - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد علی انصاری قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نامه 021-باز هم به زياد بن ابيه

و نيز از نامه هاى آن حضرت عليه السلام است بزياد ابن ابيه (اى زياد اكنون كه فرمان تو در بصره و اهواز بر مردم روان، و هر طور بخواهى ممكن است مخارج بكنى پس تا ميتوانى) در حال اقتصاد و ميانه روى اسراف و ولخرجى را واگذار (و افراط در امساك نيز نكرده حد وسط را بگزين و) در امروز (دنيا) بياد فردا (ى آخرتت) باش و (براى آنجا توشه گرد آور و) باندازه رفع نياز از مال نگهداشته، و زيادى آن را (به انفاق به مستمندان بخزانه خداى سپرده و) براى روز نيازمنديت بگذار، آيا با اينكه در نزد خداى از گردنكشان (محسوب) هستى، اميداوارى كه خداى مزد فروتنان و افتاده گانت دهد، و آيا با اينكه تو در ناز و نعمت (جهان) غلطان، و آن نعمت را، از ناتوانان و بيوه زنان باز ميگيرى چشم آن دارى كه ثواب تصدق دهندگانت دهند، (به خدا سوگند كه اين اميد بيجا، و اين توقع و آرزوئى است خام) و جز اين نيست كه بشر به آنچه (از نيك و بد) كه پيش فرستد پاداش داده شود، و بر هر چه كه (بر خود) مقدم داشته است در آيد (و محال است آنكه گندم كشته جو چيند، و آنكه جو كاشته است گندم درو كند).

نامه 022-به ابن عباس

از نامه هاى آن حضرت عليه السلام است، به عبد الله ابن عباس، و او مكرر ميگفت من پس از سخن رسول خدا صلى الله عليه و آله از هيچ سخنى باندازه سودى كه از اين سخن بردم نبردم پس از ثنا و ستايش خدا و رسول بدانكه انسان گاهى شادمان ميگردد بيافتن چيزيكه نبايد آن چيز از وى فوت شود، و ناشاد ميشود بفقدان چيزيكه، نبايد آن را دريافته باشد (انسان بايد بداند كه هر چه خداوند براى او مقدر فرموده است همان است، كم و بيش نميشود، مثلا گاهى مالى نصيب انسان است، از جائيكه گمان ندارد ميرسد، و گاهى قسمتش نيست با اينكه رنج فراوان در راه تحصيل آن متحمل شده است، آن مال از دستش ميرود، هيچيك از اين دو نبايد موجبات بد حال و خوشحالى او را فراهم سازند، زيرا تقدير چنين بوده است، چنانچه خداوند در قرآن مجيد س 57 ى 22 فرمايد: و ما اصاب من مصيبه فى الارض و لا فى انفسكم الا فى كتاب من قبل ان نبراها ان ذلك فى كتاب، ان ذلك على الله يسير، لكيلا تاسوا على ما فاتكم، و لا تفرحوا بما اتاكم، و الله لايحب كل مختال فخور هيچ چيزى در زمين و در خودتان از مصيبات شما را نرسد، مگر پيش از آنكه آن را از شما بگردانيم، در كتاب بوده، براستيكه اين مطلب در كت
اب ثبت است، براستيكه اينكار بر خداى آسان است، براى اينكه شما اندوهناك نشويد براى آنچه از دست ميدهيد، و شادمان نگرديد براى آنچه بشما ميرسد، و خداى هر متكبر خودخواه را دوست ندارد، ابن عباس) بنابراين البته بايد شادمانى تو به چيزى از آخرتت باشد، كه بدان ميرسى، و اندوهت بچيزى از آن كه از دستت ميرود (اى عبدالله جهان ناپايدار، و دارائى آن ارزش ندارد، كه انسان به از دست دادن، و يا از بدست آوردنش ناشاد و شادمان گردد) تو نبايد به آنچه از جهان كه ميرسدت پر خرم، و بر آنچه از آن كه از دست ميرودت، نالان و اندوهگين باشى، البته حزن و اندوه خويش را براى پس از مرگت قرار ده.

/ 305