خطبه 028-اندرز و هشدار - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد علی انصاری قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خطبه 028-اندرز و هشدار

از خطبه هاى آن حضرت عليه السلام است (كه در آن مردم را از بيوفائى دنيا آگاه كرده و بسوى آخرت سوق ميدهد. پس از ستايش خداوند تعالى و درود بر محمد مصطفى (ص) محقق است كه جهان (بر شما) پشت كرده و وداع خويش را اشعار ميدارد و آخرت رو بسويتان نهاده و تشرف خويش را به اطلاعتان ميرساند، (دنيا نزديك باتمام و آخرت در شرف رسيدن است پس از فرصت امروز استفاده كرده و براى فرداى آخرت توشه برداريد اى گروه مردمان) آگاه باشيد امروز روز رياضت است و فردا هنگام سبقت و پيشى گرفتن بهشت (جايزه) براى پيش تازنده و دوزخ پايان كار (عقب مانده) است (هر كس امروز ستور نفس سركش را به اعمال صالحه تربيت كرد فردا در ميدان اسب دوانى قيامت ميتواند با خيل سابقين پيش تازد و هر كس نفس را پروارى كرده از مسابقه و جايزه محروم و مركزش آتش است) پس آيا نيست توبه كننده كه پيش از رسيدن مرگش توبه كند آيا نيست عمل كننده كه پيش از روز سختى براى رهائى خويش عمل كند آگاه باشيد شما در روزگار اميدوارئى هستيد كه در عقب آن مرگ و گرفتارى است پس هر كس در روزگار اميدواريش براى روز گرفتاريش عمل كند عملش به او سود بخشيده و اجلش زيانش نرساند و هر كس در ايام عملش
پيش از رسيدن اجلش در عمل كوتاهى كند عملش خسران و اجلش به او زيان رساند آگاه بايد در روزگار خوشى و ايمنى (براى خدا با خضوع) عمل كنيد همانطوريكه در ايام گرفتارى ميكنيد و بدانيد من هيچ نعمت و نقمتى رامانند بهشت و دوزخ نديده ام كه خواهنده آن يك (تا اين اندازه) خواب و گريزنده از اين يك (تا اين درجه) از آن غافل باشد و (باز هم) بدانيد كه هر كه او را حق و درستى سود ندهد ناحق و باطل زيانش رساند و هر كه او را هدايت براه راستى نكشاند، ضلالت بچاه گمراهيش در افكند، آگاه باشيد شما بكوچ كردن (از جهان و رفتن بسوى خدا) مامور و ببر گرفتن زاد و توشه از آن دلالت كرده شده ايد (و بهترين زاد و توشه تقوى است كه بايد از جهان برگرفت) اى مردم دو چيز است كه من از آن دو چيز سخت بر شما بيمناكم (يكى) دنبال نفس و هوى رفتن و (ديگر) آرزوهاى دراز داشتن پس حال كه در جهان هستيد از جهان باندازه كه فردا بتوانيد نفوس خويش را حفظ كنيد توشه برگيريد (و حفظ كننده نفوس شما تقوى و اعمال صالحه است. سيدرضى عليه الرحمه فرمايد: اگر در دنيا كلامى يافت شود كه آن كلام گردنكشان را بسوى زهد در دنيا بكشاند و بعمل از براى ناچارشان سازد البته همين كلام حضرت است و بس
و در اين كلام براى بريدن رشته آرزوها (از جهان) و افروختن آتش زنه هاى نصايح و جلوگيرى از قبايح كفايتى است و از همه شگفت انگيزتر اين فرمايش آن حضرت عليه السلام است كه فرموده الا و ان اليوم المضمار وغدا السباق و السبقه الجنه، و الغايه النار زيرا در اين كلام با وجود بزرگى لفظ و ستركى معنى و با تمثيل و تشبيهى كه مطابق با واقع است رازى است شگفت و معنائى است لطيف و آن اينست كه فرموده السبقه الجنه و الغايد النار زيرا براى اختلاف دو معنى دو گونه لفظ بيان فرموده لفظ سبقه را براى بهشت و لفظ غايه را براى نار و نفرموده و السبقه النار چنانكه فرموده است و السبقه الجنه زيرا كه لفظ استباق براى پيشى گرفتن بسوى امر محبوب و مقصدى مطلوب است كه آن بهشت است و اين معنى در آتش (كه از آن به خدا پناه ميبريم) موجود نيست پس جايز نبوده كه بفرمايد و السبقه النار بلكه فرموده و الغايه النار زيرا غايه براى كسى است كه بدانجا منتهى ميگردد گاهى شادى نمى آورد و گاهى شاد ميسازد پس تعبير از اين دو لفظ دو معنى صلاحيت دارد واين كلمه غايه در اينجا مانند كلمه فان مصيركم الى النار وجايز نيست در اينجا گفته شود فان سبقتكم الى النار پس در اين سخن انديشه و
تامل كن كه باطنش شگفت انگيز و ژرفيش دور و لطف است و بيشتر سخنان آن حضرت عليه السلام همين طور است و در بعضى نسخه ها است كه در روايت ديگرى سبقه بضم سين آمده و آن در نزد عرب مال يا متاعى است كه جايزه داده ميشود و بشخص سبق گيرنده هنگاميكه سبقت ميگيرد و معنى سبقه بفتح و ضم سين بهم نزديك است زيرا سبقه بضم سين جزاى امر مذموم و نكوهيده نيست بلكه پاداش كار و امر محبوب و پسنديده است.

/ 305