خطبه 134-راهنمائى عمر در جنگ - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد علی انصاری قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قسمتى از اين خطبه در وصف قرآن و تمسك بر آن است بدانيد هيچ چيزى نيست جز اين كه دارنده آن از آن ملول و خسته ميگردد جز زندگى زيرا (آن كسى كه در دنيا از فرمان خدا و رسول سر بر تافته مردن اول گرفتارى او و) در مرگ آسايشى نمى يابد، و اين بينائى بحال دنيا بمنزله حكمتى است كه آن زنده كننده دل مرده، و بينا كننده چشم نابينا، و شنوا كننده گوش ناشنوا، و سيراب كننده شخص عطشان است، و كليد بى نيازى و سلامتى، (از مال دنيا و عذاب آخرت) در اين حكمت است، كتاب خدا قرآن در ميان شما، و شما را بينا و گويا و شنواى بحق مينمايد، و بعضى از آن مفسر بعضى ديگر بوده، و پاره از آيات آن گواه درستى پاره ديگرى است، و با احكام الهى اختلافى نداشته، و دارنده و ملازم خود را از خداوند جدا نميسازد، (بلكه او را بشاهراه سعادت و رستگارى سوق ميدهد)
شما در بين خودتان به كين توزى و رشگ اتفاق كرده و سبزه و گياهتان در موضع سرگين و پشگل گاو و گوسفندان روئيد (همانطوريكه سبزه روى مبال و كثافات ظاهريش سبز و باطنش متعفن و بدبو است شما هم در ظاهر با هم دوست و در باطن با هم دشمنيد) در حب آرزوها با هم و سرگردان كرده، و فريب جهان مست و گمراهتان ساخته است، من براى خود و شما از خدا يارى ميجويم (تا مرا دچار آن فتنه ها نسازد، و شما را از آنها رهائى بخشد).

خطبه 134-راهنمائى عمر در جنگ

از سخنان آن حضرت عليه السلام است هنگاميكه عمر بن الخطاب درباره رفتنش بجنگ روميان با آن حضرت مشورت نمود در پاسخش فرمود: پشتيبان مسلمين در عزت و ارجمندى و حفظ سرحدات و نهان داشتن عورت و اسرارشان خدا است و هم او يارى كرد آنان را هنگاميكه اندك بوده، و يارى كره نمى شدند، و دفاع كرد از آنان در حاليكه كم بوده و قادر بر دفاع از خود نبودند، اوست زنده كه هرگز نمى ميرد، (و اكنون هم اگر صلاح بداند مسلمين را پيروز خواهد گردانيد لكن) اگر تو خودت بطرف روميان حركت كرده، و احيانا شكست بخورى ديگر براى مسلمين دور دست سرپرستى نمانده، و پس از تو مرجعى كه بسوى او باز گردند ندارند، پس (بهتر اين است كه خودت بمانى و) بسر كردگى مرد دلاور پرتجربه و جنگجوئى كسانى كه توانائى سختيهاى جنگ را داشته، و پذيرفتار پند باشند بفرست، آنگاه اگر خداوند (آنان را) پيروزى داد ميل تو حاصل، و اگر پيش آمدى ديگر رخ داد، تو پشت و پناه مسلمانان خواهى بود.

خطبه 135-نكوهش مغيره

از سخنان آن حضرت عليه السلام است كه بمغيره ابن الاخنس فرموده: وفتى بين آن حضرت و عثمان كار بمشاجره كشيد مغيره بعثمان گفت من او را در دفاع از جانب تو كفايت مى كنم لذا به او فرمود: اى پسر ملعون و دور از رحمت خدا، كه در نسل او خيرى باقى نمانده، و اى فرزند درخت بى اصل و فرع (نانجيب و ناكس) تو دست مرا از او خواهى برتافت، به خدا سوگند ارجمند نيست كسى كه تو او را يارى دهنده باشى، و پايدار نيست كسى كه تو او را پايدار خواهى، از مجلس ما بيرون شو، خدا خير تو را ببرد، (و ترا از مقصودت دور سازد) آنگاه نيروى خود را در دشمنى من بكار انداز (تا ببينم چه ميكنى) خدا از عقوبت تو چيزى فروگذار نكند، اگر آنچه از تو ساخته است (درباره من) فروگذار كنى.

خطبه 136-در مسئله بيعت

از سخنان آن حضرت عليه السلام است كه در پاسخ كسانى كه در برابر بيعت خود با وى تمناى مال و رياست داشتند فرمود: بيعت كردن شما با من ناگهانى و بدون فكر و انديشه كه نبود (مانند بيعت كردن شما با ابى بكر كه كوركورانه با او بيعت و از او تبعيت كرديد، بلكه اينكار از روى تدبر و انديشه انجام گرفت) و امر من و شما يكسان نيست، من شما را براى (يارى دين) خدا ميخواهم، شما مرا براى (نفع شخصى و اغراض دنيوى) خودتان، ايگروه مردمان پس مرا بنفع (دين) خودتان يارى دهيد (و در راه خدا از من پيروى نمائيد) به خدا سوگند من دست ستمگر را از سر ستمكش برتافته، و حلقه بينى ظالم را گرفته، و با همه كرامتى كه دارد، كشان كشانش به آبشخور حق و عدالت خواهم كشانيد.

/ 305