حکمت 422 - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد علی انصاری قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حکمت 422

براستى كه بزرگترين زيان برندگان، و نوميدترين آنها مردى است كه براى رسيدن به آرزوهايش بدنش را بكار افكنده است و فرموده گردانيده است، آنگاه مقدرات با خواسته هايش مساعدت نكند پس با آه و افسوس از جهان بيرون شود، و با گناهانش به آخرت درآيد.

حکمت 423

روزى دو تا است: يكى تو را جويا، ديگرى را تو جويا، آنكه جوياى دنيا (و روزى زيادترى) است مرگش بجويد و از جهانش بيرون كشد، آنكه جوياى آخرت است (و چندان بند روزى دنيا نيست) جهانش بجويد، تا او روزى خويش را بتمام از جهان بستاند (جان سخن اينكه آنكه دنبال آخرت است روزى دنبال او است، و آنكه دنبال دنيا است همواره دنبال روزى دوان و روزى از دى در فرار است).

حکمت 424

براستى كه دوستان خداى آنانند كه هنگاميكه مردم بظاهر جهان نگريستند آنها باطن آن را ديدند، و دل بزيور و زيبش نباختند، و پايان كارش را سرگرم شدند، بهنگاميكه مردم بامروز آن شيفته و سرگرم گرديدند، آنها مى ميرانند از دنيا چيزى را كه ميترسيدند آن چيز آنها را بميراند (هوا و هوس را كنارى زده باطاعت و فرمانبردارى از خدا كوشيده، و زنده جاويد شدند) و واگذارى آنچه را كه ميدانند آنها را واگذار خواهد كرد( دار باقى را بردار فانى ترجيح نهادند) و مى بينند كه بسيار بهره گرفتن ديگران از جهان كمتر بهره گرفتن، و بدست آوردندش آن را كف نهادن است، بدانچه كه مردم با آن دشمنند بواسطه قرآن شناخته شدند، قرآن بواسطه كوششهاى آنان بر پاى داشته شده، آنها بواسطه قرآن پايدار ماندند، مافوق آنچه اميد و آرزو دارند، اميد و آرزوئى ندارند، و مافوق آنچه از آن بيمناكند بيمناك نيستند (فقط و فقط در جهان آفرينش اميد و آرزويشان به خدا است، و ترسشان از عذاب است و بس).

حکمت 425

گسستن پيوند لذات و بر جاى ماندن رنج گناهان را بياد داشته باشيد.

حکمت 426

مردم را بيازماى تا دشمن دارى. سيد فرموده است: بعضى از مردم اينكلام را به رسول خداى صلى الله عليه و آله نسبت داده اند، لكن چيزيكه اين سخن را تقويت ميكند كه اين سخن از اميرالمومنين است و ابن اعرابى نقل كرده است سخم مامون است كه او گفت مامون گفته است اگر نبود كه على گفته بود: اخبر تقله من ميگفتم: اقله تخبر يعنى دشمندار تا آزمايش كنى، (وقتيكه آزمايش كردى اگر ديدى شخص مورد آزمايش در مكاره يار وفادارى است آنوقت او را دوست و رفيق گير) شيخ محمد عبده گويد تقله مضارع مجزوم بعد از امراست، وهاء براى وقف از قلا يقلى است مثل رمى يرمى يعنى او را دشمن داشت انتهى. مترجم عرض ميكند ممكن است اينكلام از حضرت رسول باشد، و از كجا كه مامون هم اشتباه نكرده باشد و ابن اعرابى هم بصرف تقليد از مامون باين استناد برخاسته باشد، و منجد گويد: تقال الرجلان اى تباغضا و بينهم تقال اى تباغض.

/ 305