هر آنكه آبروى خويش را بخيل و خواهان است بايد نزاع و ستيز (با بى آبرويان) را از دست بگذارد.
حکمت 355
يكى از طرق نادانى پيش از حد امكان در كارى شتاب نمودن است، و يا پس از رسيدن گاه مناسب در آن شتاب ورزيدن.
حکمت 356
(گذشته را فراموش كن و) از آينده مپرس، و با كنون كه براى تو است بپرداز.
حکمت 357
انديشه و تفكر آئينه ايست روشن و عبرت گرفتن از اطوار روزگار ترساننده ايست اندرز دهنده و از براى تاديب تو اين بس كه آنچه بر ديگرى نه پسندى خود از آن دورى گزينى.
حکمت 358
دانش توام با كوشش است، دانشمند بكار كوشد، و علمش را با عمل مقرون سازد، علم دارنده اش را بعمل صلا ميزند، اگر پاسخش گفت و عمل كرد خوب وگرنه آن علم از عالم بگريزد (و باقى ماند چارپائى بر او كتابى چند).