نامه 046-به يكى از فرماندهان خود - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد علی انصاری قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نامه 046-به يكى از فرماندهان خود

از نامه هاى آن حضرت عليه السلام است، ببرخى از كار گذارانش (كه بست و گشاد امور مردم را بوى يادآورى نموده اند). پس از سپاس و ستايش خدا و رسول (قدر خويش را بشناس، و رتبه ات را نزد من بدان زيرا كه) تو از كسانى هستى كه من در استوارى (ستون) دين به آنان يارى جسته و صولت و سركشى گنهكار را با وى در هم شكسته، دهانه مخوف دشمن را بدو ميبندم (او را در جائيكه احتمال حمله و يورش دشمن را از آنجا ميدهم و اميدوارم) بنابراين هر آن چيزيكه مهم تو را كفايت كند از خداى بجوى و (در رتق و فتق امور رعيت) درشتى را با مقدارى نرمى بهم درآميز (تا ستمكش بتو اميدوار، و ستمگر از تو در بيم و هراس افتد، و دست بناشايست نيازد) آنجا كه مدارا و مهربانى بهتر، مدارا پيش آر، و آنجا كه كار جز بدرشتى انجام نپذيرد همت بسختى گمار، (اى فرماندار ملت باعث آبادى كشور است، كبر و نخوت را فرو گذار و در برخورد با آنان چين و آژنگ را از چهره بزداى و) براى رعيت بالت را بهم در شكن، و رويت را بگشاى، و پهلويت را نرم ساز، و در چشم خواباندن و نگاه كردن، و اشاره نمودن، و درود فرستادن با آنان يكسان رفتار كن، (اين را برمكش و آنرا فرو مگذار) تا زبردستان در ستم
كارى تو دلير نگردند، و زيردستان از دادگريت نوميد نمانند.

نامه 047-وصيت به حسن و حسين

از وصاياى آن حضرت عليه السلام است، بحسن و حسين عليهماالسلام، بهنگاميكه ابن ملجم كه خداوند او را از رحمتش بدور دارد ضربت را به آن حضرت زده بود حضرت در اين وصيت اهميت احكام اسلامى را بيان، و در معنى مسلمانان را در بكار بستن آن دستورات ترغيب فرموده اند) سفارش من بشما آنست كه از خدا بترسيد، و جهان را مجوئيد اگر چه او شما را جويا باشد (اگر جهان بشما اقبال كرد دل بزخارفش مبنديد، كه اين عجوزه عروس هزار داماد است) و چنانچه چيزى از آن دنيا از شما گرفته شد نوان مباشيد (كه اين زن با هيچكس بسر نبرد عهد شوهرى) سخن از روى حق گوئيد، و براى پاداش (گرفتن در آخرت) كار كنيد همواره دشمن ستمگر، و يار ستمكش باشيد. من شما و همه فرزندان و كسانم را با هر كه نامه ام به او ميرسد سفارش ميكنم بتقوى و ترس از خدا و نظم و ترتيب امرتان، و اصلاح و سازش بين خودتان (كه دست از كين توزى كشيده، با هم به مهربانى رفتار كنيد) زيرا كه من از جدتان رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه ميفرمود: سازش را بين مردم برقرار كردن (و پراكندگيها را پيوند دادن) از هرنماز و روزه برتر است (زيرا اجتماع براى امر نماز و روزه در پرتو اتحاد ميسر است. فرز
ندان و كسان و شيعيان من براى نگهدارى امر اجتماع، و پايدارى دين و رستگارى خودتان اين دستورات را بكار بنديد) خداى را خداى را درباره يتيمان مبادا براى دهانشان نوبت قرار دهيد (و از غذا خوردن بدلخواهشان مانع گرديد، و بمالشان رسيدگى نكنيد) تا اينكه در نزد شما تباه گردند، خداى را خداى را درباره همسايگانتان، زيرا كه آنان سفارش شدگان پيغمبرتان ميباشند، باندازه آن حضرت درباره آنان سفارش فرمود كه ما گمان كرديم براى آنان ميراث مقرر ميگردد (و همسايه را از مال همسايه نصيبى است) خداى را خداى را درباره قرآن (آنرا مراقبت كنيد، و دستوراتش را كاربنديد) نكند كه ديگرى در كار بستن آن بر شما پيشى گيرد (كه اگر اينطور بشود، شما در چنگال ملل ديگر زبون و خوار خواهيد ماند) خداى را خداى را درباره نماز، كه آن ستون دين شما است، سهلش مشماريد، و بموقعش بگذاريد، خداى را خداى را درباره خانه پروردگارتان، مادام كه شما زنده هستيد آن را خالى مگذاريد، كه اگر متروك ماند (و شما اهتمام در گذاردن حج نداشته باشيد، گرفتار خشم و عذاب خواهيد شد و) مهلت داده هم نميشويد، خداى را خداى را درباره جهاد و پيكار در راه خدا با اموال و نفوس و زبانهايتان (با همه نير
و و توانائى خويش در راه خدا با تبهكاريها بجنگيد) بذل و ايثار و بهم پيوستگى را درباره يكديگر لازم شماريد، و از جدائى و از هم بريدن سخت برحذر باشيد (كه دست خدا بدنبال اجتماع و اسلام از افتراق بيزار است) نكند كه امر بمعروف و نهى از منكر را (در اثر بى اعتنائى بدين و ناموس الهى) رها كنيد كه (اگر كرديد) اشرار بر سرتان مسلط شوند، و آنگاه آنچه خداى را بخوانيد دعايتان مستجاب نگردد، آنگاه (حضرت در همان هنگام كه آخرين دقايق زندگانى خويش را در كار طى كردن بودند)


/ 305