حکمت 105 - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد علی انصاری قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حکمت 105

اين پاره گوشتى كه برگى از انسان آويخته است و آن را دل گويند، شگفت انگيزترين چيزها است براى آنكه در او است موادى از حكمت و دانش، و چيزهائى است برخلاف آن (از جهل و سفاهت) اگر اميد در جا بر او عارض گردد، طمع خوارش سازد، و اگر طمع بر او هجوم آورد، حرصش از پاى در افكند، اگر نااميدى بر وى دست يابد تاسفش بكشد، و اگر كينه در وى رخنه كند، خشمش شدت يابد، و اگر خوشنودى يارش گردد هشيارى را از ياد ببرد، و اگر ترسى ناگهانش دريابد بيم ترسيدنش بكار فرو گيرد، و اگر امن و وسعتى يابد غرور و نخوتش بربايد، چنانچه اندوهى بوى رسد جزع رسوايش سازد، و اگر مالى پيدا كند از بى نيازى بسركشى گرايد، و اگر فقرش بگزد رنج و بلاى آن فقر سرگرمش سازد، و اگر گرسنگيش به رنج افكند ضعف و زبونيش از پاى در اندازد، و اگر سير شدنش بحد افراط رسد پر خورش به آزار دارد، بنابراين دل چيزى است كه هر تقصير و كوتاهى بحالش مضر، و هر افراط و تجاوزى از حد برايش مفسد است.

حکمت 106

و ساده و راه عدل و ميانه مائيم مقصر (يكه قابل هدايت است) بايد بدان برسد، و مفرط متجاوز از حد (اگر طالب كمال است) بايد بسوى آن باز گردد (تعجب اسب با اينكه ابن ابى الحديد و علماى ديگر از اهل سنت اين سخن و نظائر آن را در كتب خود نقل كرده اند، باز در دو طرف افراط و تفريط واقع شده، با دشمنان اهلبيت دوست، و با دوستان اهلبيت دشمنند).

حکمت 107

فرمان خداى را كس پايدار ندارد، جز آن كس كه با مردم براه مدارا و نرمى نرود، و در مراكز طمع وارد نگردد.

حکمت 108

پس از آنكه حضرت عليه السلام از جنگ صفين باز ميگشتند، سهل ابن حنيف انصارى (كه يكى از دوسترين كسان آن حضرت بود) وفات يافته بود حضرت فرمودند: دوست من اگر چه كوه باشد در هم فرو خواهد ريخت. سيدرضى عليه الرحمه گويد: معنى آنست كه محنت بر دوست ما شدت گيرد، و مصيبات بر وى بتازاند، و اين كار بجاى آورده نشود، جز بر پرهيزگاران و نكويان و برگزيدگان و اين سخن حضرت مانند آن كلام است كه فرمودند: من احبنا اهل البيت فليستعد للفقر جلبابا.

حکمت 109

هيچ مالى سودمندتر از خرد، و هيچ تنهائى وحشتناكتر از كبر، و هيچ هوشى همچون تدبر و دورانديشى و هيچ بزرگوارئى همچون پرهيزگارى، و هيچ همنشينى همچون خوشخوئى، و هيچ ميراثى مانند دانش و ادب، و هيچ قائده و كشاننده همچون توفيق بسوى سعادت، و هيچ تجارتى همچون نيكوكارى و هيچ سودى همچون ثواب، و هيچ پرهيزكارى همچون توقف در نزد امور شبهه ناك، و هيچ زهدى همچون زهد و بى ميلى در حرام، و هيچ دانشى همچون تفكر، و هيچ عبادتى همچون اداى واجبات و هيچ ايمانى همچون صبر و حيا، و هيچ بزرگوارئى همچون دانش، و هيچ معاون و يارى همچون مشورت كردن با اشخاص نيست (كه نيست، و اين فصل از فرمايشات حضرت (ص) حاوى رئوس حكمت و كليه شئون دينى و اجتماعى است، و علماى اخلاق كاملا در اطراف هر يك از آنها بشرح پرداخته اند.

حکمت 110

بهنگاميكه صلاح و نكوكارى بزمان و اهلش غلبه پيدار كرد و آنگاه مردى بمردى ديگر كه كار زشت و رسوائى از وى سرنزده است سوءظن پيدا كرد و بدبين شد، البته اين بر آن يك ستم روا داشته است، و بالعكس اگر گاهى فساد و زشتى بر زمان و اهلش غالب شد، و مردى درباره ديگرى حسن ظن پيدا نمود البته اين مرد فريب خورده است (زيرا در چنين زمانى از مردم چشم نيكى داشتن خويشتن فريفتن است).

/ 305