حکمت 075
شگفتا شايد گمان تو آن باشد كه سفر ما از روى قضائى لازم و قدرى واجب بوده است، (و تو مجبور بوده نه مختار) اگر آن اينطور باشد البته ثواب و عقاب باطل و وعد و وعيد ساقط بودى، (براى آنكه مطيع مجبور در خور اجر و ثواب نباشد، چون جبرا اطاعت خدا را كرده است، و همچنين گناهكار مجبور مستحق ثواب بودى، چون عصيانش از روى اجبار انجام گرفته است) بدانكه پاك پروردگار بندگانش را باطاعت فرمان داد، و حال آنكه آنان مخير بودند، و نهيشان كرد از عصيان براى ترساندنشان (از عقاب) و آنان را تكليفى آسان فرمود، نه تكليفى شاق و دشوار، و در برابر كار كم ثواب بسيار عطا فرمود، و عصيان كرده نشد از روى مقهور بودن گنهكاران، و اطاعت كرده نشد از جهه مجبور بودن اطاعت كنندگان نه پيمبران را به بيهوده و بازيچه فرستاد، و نه كتب را بدون فائده نازل فرمود، و نه آفرينش آسمانها و زمينها بدون نتيجه و باطل است (بلكه تمام اينها براى آنست كه بشر مختار از راه طغيان و سركشى، به افتادگى و بندگى گرايد اى سوال كننده زنهار لب بدين سخن ميالاى، و از اين گمان سخيف كه عبده اوثان و جنود شيطان كه قدريه و مجوس اين امت و بدان اندراند بيرون باش) كه اين گمان كسانىاست كه بدين خدا كافر شده باشند، واى بر كفار از آتش جهنم. (اصبغ ابن نباته روايت كند كه اين سائل پيرمردى بود همين كه اين بيان شيوا را از حضرت شنيد پرسيد پس قضا و قدر خداوندى كدام است فرمود: آن حكم و امرى است از جانب خدايتعالى، آنگاه اين آيه را كه در سوره 17 و آيه 23 ميباشد از قرآن مجيد تلاوت فرمود: و قضى ربك ان لاتعبدوا الا اياه خداوند مقرر فرموده است كه جز او را نپرستيد، پير بحال شادى از جاى برخاسته و ميخواند: انت الامام الذى نرجو بطاعته يوم النثور من الرحمن رضوانا او ضحت من ديننا ما كان ملتبسا جزاك ربك عنا فيه احسانا تو آن پيشوائى هستى كه به پيروى از تو فرداى قيامت از خداوند بخشنده اميد آمرزش داريم، تو از دين مال آنچه را كه بر ما پوشيده بود روشن ساختى خدا از جانب ما در اين امر بتو پاداشى نيكو دهاد).