حکمت 253 - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد علی انصاری قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حکمت 253

بهنگاميكه به آن حضرت خبر رسيد سپاهيان معاويه بر انبار تاخته و بتاراج پرداخته اند حضرت (از فرط خشم و اندوه بر جلادت دشمن و سستى ياران) تنها و پياده از كوفه بيرون آمده تا بنخيله رسيدند مردم دنبالش بيرون شده و به حضرتش رسيده عرض كردند يا اميرالمومنين ما آنها را از تو كفايت ميكنيم فرمود: سوگند با خداى شما مرا از خودتان كفايت نميكنيد، چگونه ديگرى را از من كفايت ميكنيد اگر ملتهاى پيش از من از ستم فرمانروايان شاكى بودند، من از جور ملتم شاكى و بفريادم، تو گوئى من پيرو و آنها پيشوار و من فرمانبر و آنها فرمانروايند، همينكه حضرت اين سخن رسا را كه ما گزيده اش را در پاره خطبه ها بيان كرديم بيان فرمودند، دو تن از يارانش آمده، يكى از آنها عرض كرد يا اميرالمومنين من جز خودم و برادرم را مالك نيستم، بهر چه خواهى فرمان ده بجاى آوريم حضرت عليه السلام فرمودند: از شما دو نفر چه كارى كه من بخواهم ساخته است.

حکمت 254

چنين گفته اند: پسر حوط حارث نزد حضرت عليه السلام آمده عرض كرد آيا گمانت درباره من آنست كه بگمان من (طلحه و زبير و عايشه و يارانشان و) سر پا كنندگان جنگ جمل بر گمراهى بوده اند حضرت عليه السلام در پاسخ فرمودند: حارثا بزير و مادون خويش نگريسته، و از فوق خود چشم پوشيده (در دلائل دندانشكن من نينديشيده، رفتار و كردار آنها را پسنديده) فلذا حيران و سرگردان ماندى، تو نه حق را شناختى تا بدانى اهل آن كى است، و نه باطل را شناسا شدى تا بدانى پيرو آن كدام است، حارث گفت حال كه چنين است، پس من با سعد ابن مالك (ابى وقاص) و عبدالله عمر (ابن الخطاب) كنارى گرفته و گوشه ميگزينم (تا ببينيم چه ميشود) حضرت عليه السلام فرمودند سعد و عبدالله بن عمر از كسانى اند كه نه حق را يارى كردند، و نه باطل را فرو گذاشتند (مرا كه بر حق بودم يارى نكردند، و يا كناره گيرى خود باطل را تقويت كردند، زيرا اگر بيارى من برميخاستند شايد سرنوشت جمل تغيير ميكرد، تو هم بپرهيز از اينكه مانند آنان از خاذلين حق و مروجين باطل شوى).

حکمت 255

همنشين پادشاه همانند كسى است كه بر شير سوار است، مردم مقام او را آرزومند و او خود ميداند چه جاى خطرناكى را اشغال كرده است.

حکمت 256

با فرزندان ديگران نيكى كنيد، با فرزندانتان نيكى كنند.

/ 305